dogs

base info - اطلاعات اولیه

dogs - سگ ها

N/A - N/A

dɑːɡ

UK :

dɒɡ

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dogs] در گوگل
description - توضیح
example - مثال

  • سگ خانگی من

  • wild dogs


    سگهای وحشی


  • غذای سگ

  • We could hear dogs barking in the distance.


    صدای پارس سگ ها را از دور می شنیدیم.

  • He tried to steal my money the dirty dog.


    او سعی کرد پول من، سگ کثیف را بدزدد.

  • Reporters dogged him for answers.


    خبرنگاران به دنبال پاسخ او بودند.

  • Technical problems dogged our trip from the outset.


    مشکلات فنی از همان ابتدا سفر ما را متوقف کرد.

  • You won $1000? You lucky dog!


    1000 دلار بردی؟ ای سگ خوش شانس!

  • The scandal seems likely to dog him for months to come.


    به نظر می رسد این رسوایی او را برای ماه های آینده تحت تأثیر قرار دهد.

  • It is dog eat dog on Las Vegas's world-famous Strip as huge casino complexes compete for attention.


    در حالی که مجتمع‌های بزرگ کازینو برای جلب توجه رقابت می‌کنند، این سگ سگ‌خوار در منطقه مشهور جهانی لاس‌وگاس است.

  • The fast-growing telecom industry was a dog-eat-dog world where firms were either looking to expand or ripe for takeover.


    صنعت مخابراتی که به سرعت در حال رشد بود، یک دنیای سگ خوار بود که در آن شرکت ها یا به دنبال گسترش بودند یا برای تصاحب آن آماده بودند.

  • The company which makes high-tech equipment could not have grown as fast as it has without eating lots of its own dog food.


    این شرکت که تجهیزات پیشرفته تولید می کند، بدون خوردن مقدار زیادی از غذای سگ خود نمی توانست به سرعت رشد کند.

  • The economy seems to be going to the dogs.


    به نظر می رسد اقتصاد به سمت سگ ها می رود.

  • Signs of a global recession inevitably conjure up thoughts of the last time we went to hell in a handbasket: the Great Depression of the 1930s.


    نشانه‌های رکود جهانی ناگزیر افکار مربوط به آخرین باری که با یک سبد به جهنم رفتیم را تداعی می‌کند: رکود بزرگ دهه 1930.

synonyms - مترادف

  • پا

  • trotter


    تروتر

  • feet


    انگشتان پا

  • toes


    دختر بچه

  • tootsie


    بشقاب های گوشت

  • plates of meat


    توتسی ها

  • tootsies


    گوشت سگ

  • dog's meat


    اندام تحتانی

  • lower extremity


    سم ها

  • lower limb


    رانندگان

  • hooves


    اندام های تحتانی

  • trotters


  • lower extremities


  • lower limbs


antonyms - متضاد
  • leads


    منجر می شود

  • guides


    راهنماها

  • directs


    هدایت می کند

  • escorts


    اسکورت ها

  • routes


    مسیرها

  • sways


    نوسان می کند

  • maneuversUS


    مانورهای ایالات متحده

  • manoeuvresUK


    مانورهای انگلستان

  • marshalsUK


    مارشال های انگلستان

  • steers


    ارسال کنندگان

  • ushers


    طول می کشد

  • takes


لغت پیشنهادی

regency

لغت پیشنهادی

recollect

لغت پیشنهادی

adamantly