ratio
ratio - نسبت
noun - اسم
UK :
US :
a relationship between two amounts, represented by a pair of numbers showing how much bigger one amount is than the other
رابطه بین دو مقدار که با یک جفت عدد نشان داده می شود که نشان می دهد یک مقدار چقدر بزرگتر از دیگری است.
a relationship between two amounts that is represented by a pair of numbers showing how much greater one amount is than the other
رابطه بین دو مقدار که با یک جفت اعداد نشان داده می شود که نشان می دهد یک مقدار چقدر بزرگتر از دیگری است.
رابطه بین دو گروه یا مقداری که بیانگر بزرگتر بودن یکی از دیگری است
a comparison of two numbers calculated by dividing
مقایسه دو عدد که با تقسیم محاسبه می شود
Ratio is also a relationship between two groups or amounts that expresses how much bigger one is than the other
نسبت نیز رابطه ای بین دو گروه یا مقدار است که بیان می کند که یکی از دیگری چقدر بزرگتر است
the relationship between two amounts, represented by two numbers or a percentage expressing how much bigger one is than the other
رابطه بین دو مقدار که با دو عدد یا درصد نشان داده می شود و بیان می کند که یکی از دیگری چقدر بزرگتر است.
نسبت باسن به استخوان نسبت به قسمت ساق پا بالاتر است و اغلب قیمت بالاتری دارد.
ریسکهای نسبی بهعنوان نسبتهای شانس همسان با روشهای حداکثر احتمال مشروط برآورد شدند.
The significant difference is that our interpretation of the capital-output ratio includes variable capital not merely fixed capital stock.
تفاوت مهم این است که تفسیر ما از نسبت سرمایه به تولید شامل سرمایه متغیر است، نه صرفاً موجودی سرمایه ثابت.
نسبت موجودی به محموله در نوامبر از 116. 4 اولیه به 116. 2 بازنگری شد.
This will help with recommendations such as the ratio between sheet thickness, width and the distances between glazing bar centres.
این به توصیه هایی مانند نسبت بین ضخامت ورق، عرض و فاصله بین مراکز میله لعاب کمک می کند.
مدرسه ای که نسبت دانش آموزان به معلمان در آن حدود 5:1 است
نسبت مشابه Rainbird است.
The ratio means that for every $ 100 of orders shipped by chipmakers, $ 109 in new orders were received.
این نسبت به این معناست که به ازای هر 100 دلار سفارش ارسال شده توسط سازندگان تراشه، 109 دلار سفارش جدید دریافت میشود.
این مدرسه نسبت معلم و دانش آموز بسیار بالایی دارد.
نسبت مردان به زنان در بخش چگونه است؟
نسبت برنامه ها به مکان های موجود در حال حاضر 100:1 است.
نسبت کارکنان به طور کلی در بیمارستان های کوچکتر بهتر بود.
بیمارستان در تلاش است تا نسبت پرسنل/بیمار خود را بهبود بخشد.
نسبت قیمت به سود سهام به 24 کاهش یافته است.
نسبت واردات به صادرات بالایی دارند.
نسبت دور کمر به باسن بسته به نوع بدن متفاوت است.
روغن و آب را به نسبت یک به پنج مخلوط کردیم.
نسبت بین مقدار زمان صرف شده برای کار و سود تولید شده
نسبت قیمت مسکن به درآمد
بدتر شدن نسبت دانش آموز به معلم در مدارس ما
نسبت مردان به زنان در کنفرانس ده به یک/10:1 بود.
The school is trying to improve its pupil-teacher ratio (= the number of teachers compared with the number of students).
مدرسه در تلاش است تا نسبت دانش آموز به معلم خود (= تعداد معلمان در مقایسه با تعداد دانش آموزان) را بهبود بخشد.
نسبت دانشجو به معلم پایین
نسبت مردان به زنان در کنفرانس ده به یک بود.
نسبت صادرات به واردات نیز از 70.4 درصد به 83.2 درصد بهبود یافته است.
نسبت قیمت مسکن به درآمد 55 درصد بالاتر از سطح متوسط خود در 20 سال گذشته است.
نسبت مردان به زنان در کنفرانس 10:1 بود.
این شرکت با توجه به همه نسبت های کلیدی عملکرد خوبی داشت.
تناسب، قسمت
بخش
quota
سهمیه، سهم
درصد
fraction
کسر
مقیاس
اشتراک گذاری
نرخ
ارتباط
quotient
ضریب
correlation
همبستگی
correspondence
مکاتبات
proportionality
تناسب
ترتیب
equation
معادله
رابطه
تعادل
comparative extent
وسعت مقایسه ای
comparative number
عدد مقایسه ای
quantitative relation
رابطه کمی
مقدار نسبی
تخصیص
allotment
تقسیم
اندازه گرفتن
قطعه
تکه
برش
درجه
میزان
تفاوت
کل
entirety
تمامیت
جمع
unevenness
ناهمواری
sum
مجموع
gross
ناخالص
totality
کلیت
ensemble
گروه
aggregate
تجمیع
جرم
aggregation
تجمع
assemblage
مجموعه
entireness
فله
bulk
کوانتومی
quantum
جمع بندی
summation
همه چيز
توده
lump
همه
مقدار کامل
پر بودن
fullness
مجموع کل
sum total
کامپوزیت
composite
ترکیب
wholeness
تقسیم ناپذیری
compound
کارها
undividedness