belay
belay - رد کردن
verb - فعل
UK :
US :
با بستن طناب به آنها و به صخره، کسی را که در حال بالا رفتن از کوه و غیره است ایمن کنید
to control a rope that a climber is attached to and keep it tight so that if the climber falls, they do not fall very far
برای کنترل طنابی که کوهنورد به آن وصل است و محکم نگه داشتن آن، به طوری که اگر کوهنورد سقوط کرد، خیلی دور نیفتد.
ساختن یک کوهنورد با طنابی که در نقطه خاصی ثابت شده است
مکانی که طناب کوهنوردی در آن قرار دارد یا می توان آن را ثابت کرد
عمل تعمیر طناب کوهنوردی
آجیل های خوبی در اینجا وجود دارد و قبلاً در این نقطه به صورت سنتی می پزند.
امکان تأخیر در اینجا وجود دارد، اما بهتر است ادامه دهید.
در صعودهای بعدی باید بتوان روی برج حمل را عقب انداخت.
اما ناتوانی من در تأخیر یا رهبری به زودی آشکار شد.
Belay that order.
این دستور را به تاخیر بیندازید.
رهبر سپس معطل می شود و به دومین کوهنورد دستور می دهد که دنبال کند.
این گره به جیم اجازه میداد خودش را نگه دارد.
در سمت راست، یک کنده درخت یک تله را ارائه می دهد.
ممکن است به چندین لنگه نیاز داشته باشید.
cease
دست کشیدن
پایان
halt
مکث
ترک کردن
cancel
لغو
دستگیری
بررسی
اقامت کردن
stall
غرفه
تماس بگیرید
متوقف کردن
را به بن بست برساند
قطع کردن
discontinue
رها کردن
بیخیال شو
اخراج کردن
تمام کردن
desist
دست برداشتن از
واگذار کردن
خودداری از
نتیجه گرفتن
ضربه زدن
refrain from
تعلیق کند
بسته کردن
بسته بندی کردن
suspend
دست کشیدن از
می توان
desist from
پیشرفت
اجازه
شروع
commence
آغاز شود
ادامه هید
برو
کمک
مجوز
شروع کنید
restart
راه اندازی مجدد
persist
اصرار ورزیدن
initiate
آغازکردن
صبر کن
ايجاد كردن
خرس
ادامه دادن
ادامه
باز کن
رهایی
تایید کنید
تشويق كردن
رایگان
نگاه داشتن
کامل
رها کردن
persevere
استقامت کن
انجام دادن
inaugurate
افتتاح
instigate
تحریک کردن
معرفی کنید
استفاده کنید
