businesslike
businesslike - تجاری
adjective - صفت
UK :
US :
موثر و کاربردی در روشی که کارها را انجام می دهید
practical and effective in the way you work and organize things, or in your behaviour and appearance
در نحوه کار و سازماندهی کارها یا در رفتار و ظاهر شما کاربردی و موثر است
انجام کارها به روشی سریع و عملی
به گونه ای اتفاق می افتد که عملی و مؤثر باشد و شخصی یا معمولی در تجارت نیست
مناسب برای محل کسب و کار
فکر میکنم این باعث شد که این کار بیشتر به نظر برسد.
تد رفتار دوستانه ای داشت اما کاسبکار و بسیار مسئول بود.
The businesslike appearance carries through the office.
ظاهر تجاری از طریق دفتر انجام می شود.
به عنوان یک وکیل، شما باید همیشه کنترل شده و تجاری باشید.
نمایندگان دیپلماتهای کاسبکار جدی بودند که از حرفهای کوچک خوششان نمیآمد.
گیتس توضیح مختصری و تجاری از برنامه های خود برای شرکت ارائه کرد.
Eden began his premiership in a businesslike fashion even though he had decided on an instant election.
ادن نخستوزیر خود را به شیوهای تجاری آغاز کرد، حتی اگر تصمیم به انتخابات فوری گرفته بود.
جمهوری خواهان گروهی بسیار تجاری تر بودند.
مواقعی وجود دارد که مجبور می شوید نمایشنامه های خود را به شیوه ای تجاری بسازید.
ما تمام اطلاعات مربوطه را دریافت کردیم، اما به شیوه ای تجاری تحویل داده شد.
Every session is different - some sessions race by others drag some are quite businesslike, others get very emotional.
هر جلسه متفاوت است - برخی از جلسات با سرعت زیاد، برخی دیگر به طول می انجامند، برخی کاملاً تجاری هستند، برخی دیگر بسیار احساسی می شوند.
اگر کارمندی در حال غرق شدن در کار است، باید به روشی تجاری پاسخ دهید.
او لحن تجاری تند و تیز خود را اتخاذ کرد.
یک روش بسیار تجاری
Their relationship remained strictly businesslike.
رابطه آنها کاملاً تجاری باقی ماند.
پوشیدن کت و شلوار به او احساس تجارت بیشتری می داد.
جلسه کوتاه و تجاری بود.
ما امیدواریم که این جلسه بتواند به شیوه ای تجاری و بدون اظهارات احساسی زیاد برگزار شود.
جلسات بسیار تجاری بود.
او رفتاری تند و کاسبکار داشت.
ما در یک محیط معمولی و در عین حال تجاری کار می کنیم.
To design a simple professional letterhead, pick an attractive businesslike font and use it to center your name and address at the top.
برای طراحی یک سربرگ ساده و حرفه ای، یک فونت جذاب و تجاری انتخاب کنید و از آن برای مرکز نام و آدرس خود در بالا استفاده کنید.
کارآمد
حرفه ای
درست
methodical
روشمند
orderly
منظم
organisedUK
سازمان یافته انگلستان
organizedUS
سازمان یافته ایالات متحده
روال
نظام
systematic
امری واقعی
matter-of-fact
کاربردی
کامل
thorough
به خوبی مرتب شده است
well-ordered
روز کاری
workaday
صالح
competent
منضبط
disciplined
برنامه ریزی شده
planned
انگلستان تمرین کرد
practisedUK
نرم
slick
عملگرا
pragmatic
ساختار یافته
structured
انجام شده است
accomplished
مراقب باشید
متمرکز شده است
concentrated
کوشا
diligent
مستقیم
جدی
earnest
تاثير گذار
مبتکرانه
enterprising
سریع
expeditious
disorganisedUK
بی سازمان
disorganizedUS
ایالات متحده بی نظم
inefficient
ناکارآمد
careless
بی توجه
disorderly
بی نظم
frivolous
بیهوده
irregular
بی رویه
sloppy
درهم و برهم
unprofessional
غیر حرفه ای
impractical
غیر عملی
unsystematic
غیر سیستماتیک
amateur
آماتور
flippant
تلنگر
thoughtless
بی فکر
trivial
ناچیز
unbusinesslike
غیر تجاری
unimportant
بی اهمیت
unserious
غیر جدی
hesitant
مردد، دودل
