medication
medication - دارو
noun - اسم
UK :
US :
دارو یا داروهایی که به افراد بیمار داده می شود
یک دارو یا مجموعه ای از داروها یا داروها که برای بهبود وضعیت یا بیماری خاصی استفاده می شود
هر ماده ای که برای درمان یک بیماری یا بیماری استفاده می شود، به ویژه. دارو
داروهایی که در درمان بیماری یا آسیب استفاده می شوند
او به مدت شش سال روزانه یک پاکت سیگار می کشید و هیچ دارویی مصرف نمی کرد.
Two groups of medications are employed: those used to treat the acute attack and those used prophylactically.
دو گروه از داروها مورد استفاده قرار می گیرند: داروهایی که برای درمان حمله حاد استفاده می شوند و داروهایی که برای پیشگیری استفاده می شوند.
به عنوان مثال، یک دارو که از بادام تلخ به دست می آید، ادعا می کند که سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.
Scribbling the names of two popular medications, the doctor had unwittingly written Mary a death warrant.
دکتر با نوشتن نام دو داروی محبوب، ناخواسته حکم مرگ مری را نوشته بود.
اگر متوجه شدید که یک داروی تجویز شده خواب شما را مختل می کند، ممکن است اثرات آن موقتی باشد.
اکثر مبتلایان به شغل خود پایبند هستند و دارو مصرف می کنند، اما برخی دیگر باید ترک کنند.
Studies of other disorders show that medications given without such support likely are doomed to fail.
مطالعات سایر اختلالات نشان می دهد که داروهایی که بدون چنین حمایتی داده می شوند احتمالاً محکوم به شکست هستند.
شاید او قبلاً داروها را بلعیده بود.
آیا در حال حاضر دارویی مصرف می کنید؟
این وضعیت ممکن است به داروی طولانی مدت نیاز داشته باشد.
The doctor prescribed medication for his condition.
دکتر برای وضعیت او دارو تجویز کرد.
She is on medication for depression.
او برای افسردگی دارو مصرف می کند.
بسیاری از داروهای آنفولانزا بدون نسخه در دسترس هستند.
My grandmother has been on medication for years.
مادربزرگم سالهاست دارو مصرف می کند.
او با پزشکش در مورد تغییر دارو صحبت کرد.
او به دلیل عوارض جانبی دارو را قطع کرد.
He is currently on/taking medication for his heart.
او در حال حاضر داروی قلبش را مصرف می کند.
در این مطالعه، بیماران داروهای معمول خود را حذف کردند.
الان دارویی مصرف میکنی؟
I’m on medication for my heart condition.
من برای بیماری قلبی ام دارو مصرف می کنم.
این بیماری را می توان به طور موثر با دارو درمان کرد.
over-the-counter/prescription medications
داروهای بدون نسخه/نسخه ای
In many cases, people were not warned about the dangers of taking medications without medical supervision.
در بسیاری از موارد، به مردم در مورد خطرات مصرف داروها بدون نظارت پزشکی هشدار داده نشد.
سوابق او نشان داد که او مشاوره دریافت کرده و برای او دارو تجویز شده است.
افزایش نگران کننده ای در تعداد افرادی که داروهای افسردگی مصرف می کنند وجود دارد.
دارو
medicament
رفتار
نسخه
دارویی
medicant
درمان
خاص
pharmaceutical
فیزیک
remedy
nostrum
cure
اکسیر
medicinal
مقوی
داروسازی
physic
قرص
nostrum
درمانی
elixir
دوز
tonic
معجون
pharmacon
بیولوژیکی
pill
مواد مخدر
therapeutic
تسکین دهنده
dose
کاتولیکون
potion
آرام بخش
biologic
تبلت
drugs
افسرده
pharmaceuticals
ذات
placebo
مواد افیونی
catholicon
pharmaceutic
sedative
tablet
depressant
essence
opiate