revolutionize

base info - اطلاعات اولیه

revolutionize - انقلابی کردن

verb - فعل

/ˌrevəˈluːʃənaɪz/

UK :

/ˌrevəˈluːʃənaɪz/

US :

family - خانواده
revolution
انقلاب
revolutionary
انقلابی
google image
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [revolutionize] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Aerial photography has revolutionized the study of archaeology.


    عکاسی هوایی تحولی در مطالعه باستان شناسی ایجاد کرده است.

  • Newton's discoveries revolutionized physics.


    اکتشافات نیوتن انقلابی در فیزیک ایجاد کرد.

  • Newton’s discoveries revolutionized physics.


    اکتشافات نیوتن فیزیک را متحول کرد.

  • Credit scores revolutionized the borrowing process by allowing lenders to make faster, more objective decisions about a person's ability to repay.


    امتیازات اعتباری با اجازه دادن به وام دهندگان برای تصمیم گیری سریع تر و عینی تر در مورد توانایی بازپرداخت افراد، فرآیند وام گیری را متحول کرد.

  • Electronic cash systems have revolutionized the way that people around the world pay for goods and services.


    سیستم های نقدی الکترونیکی روشی را که مردم در سراسر جهان برای کالاها و خدمات پرداخت می کنند متحول کرده است.

  • The company has invested $200 million in a move aimed at revolutionizing the electric car industry.


    این شرکت 200 میلیون دلار سرمایه گذاری کرده است تا بتواند انقلابی در صنعت خودروهای الکتریکی ایجاد کند.

synonyms - مترادف
  • remodel


    بازسازی

  • revamp


    اصلاح کردن


  • تغییر دهید

  • refashion


    refashion

  • reshape


    تغییر شکل دادن


  • تبدیل

  • update


    به روز رسانی


  • تغییر دادن

  • reorganiseUK


    سازماندهی مجدد انگلستان

  • reorganizeUS


    سازماندهی مجدد ایالات متحده

  • moderniseUK


    moderniseUK

  • modernizeUS


    مدرنیزاسیون ایالات متحده

  • recast


    بازنویسی

  • metamorphose


    مسخ

  • remoldUS


    remoldUS

  • remouldUK


    remouldUK

  • transmute


    تبدیل کردن


  • اصلاح

  • transfigure


    rejig

  • rejig


    تجدید ساختار

  • transmogrify


    نوآوری کند

  • restructure


    به هم زدن

  • innovate


    وارونه شود


  • به طور چشمگیری تغییر دهد

  • turn upside down


    تکان دادن


  • ایجاد تغییرات گسترده در


  • شکستن با گذشته

  • make far-reaching changes in


    تغییر سبک


  • restyle


  • reconstruct


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

abstract

لغت پیشنهادی

ran

لغت پیشنهادی

accretive