shit
shit - لعنتی
exclamation - تعجب - علامت تعجب
UK :
US :
برای بیان خشم، دلخوری، ترس یا ناامیدی استفاده می شود
مواد زائد جامدی که از روده شما از بدن شما خارج می شود
عملی برای خلاص شدن از شر مواد زائد جامد از روده شما
چیزی که فکر می کنید بد است یا کیفیت بسیار بدی دارد یا وضعیت بدی دارد
چیزی که کسی می گوید که شما فکر می کنید احمقانه یا نادرست است
an insulting word for someone who is very unpleasant and treats other people badly. Do not use this word.
یک کلمه توهین آمیز برای کسی که بسیار ناخوشایند است و با دیگران بد رفتار می کند. از این کلمه استفاده نکنید.
دارایی های کسی، به ویژه چیزهایی که با خود دارند
برای دفع مواد زائد جامد از بدن شما از روده ها
به کسی گفتن چیزی که نادرست است
با کسی خیلی بد رفتار کردن
خیلی بد
مواد زائد جامدی که از روده شخص یا حیوان خارج می شود
عمل رهاسازی مواد زائد جامد از روده ها
diarrhoea (= a medical condition in which the contents of the bowels are passed out of the body too often)
اسهال (= یک وضعیت پزشکی که در آن محتویات روده ها اغلب از بدن خارج می شود)
مزخرف یا چیزی با کیفیت پایین
یک فرد ناخوشایند که بد رفتار می کند
توهین، انتقاد، یا رفتار ناشایست یا ناعادلانه
در نگاتیو به معنای هر چیزی استفاده می شود
برای دفع مواد زائد جامد از روده ها
به شدت ترسیده شدن
برای ابراز خشم یا تعجب استفاده می شود
لعنتی! کلیدهایم را گم کرده ام!
تو سنگفرش خیلی چیزای سگی هست
یک لعنتی داشتن
چیزی که خوردم به من بد شده است.
کلی حرف میزنه
این مرد کاملاً مزخرف است.
کایل در مورد طرز لباس پوشیدنش از پدر و مادرش بدگویی های زیادی می کند.
جکی از هیچ کس (= به کسی اجازه نمی دهد با او بد رفتار کند).
او نمی داند چه خبر است.
آن سگ بهتر است دیگر در خانه گند نزند!
من باید خیلی بد بگم
او داشت خودش را می زد، مخصوصا وقتی اسلحه را بیرون آورد.
اوه لعنتی دیر میرسیم
لعنتی - لعنتی خراب است!
excrement
مدفوع
dung
سرگین
droppings
چرندیات
crap
مدفوع انگلستان
faecesUK
کود کشاورزی
manure
مدفوع US
fecesUS
کثافت
muck
هدر
poop
دفع
تخلیه
stool
کاک
excretion
فریب دادن
defecation
مواد زائد
discharge
شماره دو
feculence
فضولات
kak
دستور
deuce
دوو دوو
fecal matter
scat
شیب ها
پو
excreta
انداختن
ordure
خاک
doo-doo
تور
scat
خاک شب
slops
poo
dropping
stools
turd
احساس، مفهوم
حقیقت
واقعیت
دلیل
seriousness
جدیت
خرد
وضوح
clarity
قابل فهم بودن
intelligibility
قضاوت انگلستان
judgementUK
قضاوت ایالات متحده
judgmentUS
اموال
possessions
درك كردن
حس مشترک
دارایی های
assets
ویژگی
پاکیزگی
cleanliness
آراستگی
neatness
عقیمی
sterility
حساسیت
sensibility
خلوص
purity
حقایق
facts
واقعی بودن
veridicality
verity
