him

base info - اطلاعات اولیه

him - به او

pronoun - ضمیر

/hɪm/

UK :

/hɪm/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [him] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • When did you see him?


    کی او را دیدی؟

  • He took the children with him.


    بچه ها را با خود برد.

  • I'm taller than him.


    من از او بلندترم

  • It's him.


    خودش است.

  • My daughter prefers to see a woman doctor.


    دخترم ترجیح می دهد به پزشک خانم مراجعه کند.

  • They have a male nanny for their kids.


    آنها برای بچه هایشان یک پرستار بچه دارند.

  • a female racing driver


    یک راننده مسابقه زن

  • Everyone needs to feel he is loved.


    همه باید احساس کنند که دوستش دارند.

  • Does everybody know what they want?


    آیا همه می دانند که چه می خواهند؟

  • Somebody’s left their coat here.


    یکی کتش را اینجا جا گذاشته است.

  • I hope nobody’s forgotten to bring their passport with them.


    امیدوارم هیچکس فراموش نکرده باشد که پاسپورت خود را همراه داشته باشد.

  • When a guest arrives, they check in and we show them to their room.


    وقتی مهمان می آید، آنها را چک می کنند و ما آنها را به اتاقشان نشان می دهیم.

  • Everyone knows what’s best for him- or herself.


    همه می دانند که چه چیزی برای خودش بهتر است.

  • If in doubt ask your doctor. He/​she can give you more information.


    اگر شک دارید، از پزشک خود بپرسید. او می تواند اطلاعات بیشتری به شما بدهد.

  • A baby cries when he or she is tired


    نوزاد وقتی خسته است گریه می کند

  • Babies cry when they are tired.


    نوزادان وقتی خسته هستند گریه می کنند.

  • I want to share with you that I am trans, and my pronouns are ‘they’ and ‘them’.


    می خواهم با شما به اشتراک بگذارم که من ترنس هستم و ضمایر من آنها و آنها هستند.

  • If you see Kevin give him my love.


    اگه دیدی کوین عشقمو بهش بده

  • What's Terry up to - I haven't seen him for ages.


    چه خبر است تری - من او را برای چندین سال ندیده ام.

  • Why don't you give him his present?


    چرا هدیه اش را به او نمی دهید؟

  • We've just got a new cat but we haven't named him yet.


    ما به تازگی یک گربه جدید داریم، اما هنوز نام او را نبرده ایم.

  • A human being's ability to talk makes him unlike any other animal.


    توانایی یک انسان در صحبت کردن او را شبیه هیچ حیوان دیگری نمی کند.

  • If anyone comes to see me ask him to wait.


    اگر کسی به دیدن من آمد، از او بخواهید منتظر بماند.

  • Human beings' ability to talk makes them unlike any other animal.


    توانایی انسان در صحبت کردن باعث می شود که آنها شبیه هیچ حیوان دیگری نباشند.

  • Why don’t you give him his present?


    ما به تازگی یک گربه جدید داریم، اما هنوز نامی برای او فکر نکرده ایم.

  • We’ve just got a new cat but we haven’t thought of a name for him yet.


    اگر کسی مشکلی ایجاد کرد از شر او خلاص شوید.

  • If anyone causes a problem get rid of him.


synonyms - مترادف
  • he


    او

  • hym


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

ping

لغت پیشنهادی

blepharospasm

لغت پیشنهادی

strand