gentle
gentle - ملایم
adjective - صفت
UK :
US :
kind and careful in the way you behave or do things, so that you do not hurt or damage anyone or anything
در رفتار یا انجام کار خود مهربان و مراقب باشید تا به کسی یا چیزی آسیب نرسانید یا آسیبی نرسانید.
افراطی، قوی یا خشن نیست
باد یا باران ملایم ملایم و ملایم است
یک تپه یا شیب ملایم تند یا تیز نیست
آرام، مهربان یا نرم
خشن، شدید یا قوی نیست
شیب دار یا ناگهانی نیست
آرام، مهربان یا نرم؛ خشونت آمیز یا شدید نیست
پدرم یک بوکسور حرفه ای بود، اما در خانه با خانواده همیشه ساکت و آرام بود.
صدایش ملایم و گرم است.
پاسخ ملایم و در عین حال سریعی که فرد به دست می آورد باید تجربه شود تا درک شود.
او در ساحل دراز کشیده بود و از نسیم ملایم لذت می برد.
این برنامه شامل نه برنامه تمرینی ملایم با موسیقی است.
دختری شیرین و مهربان که به مگس آسیب نمی رساند
اوه، لی، تو مهربان ترین کسی هستی که من می شناسم.
میا خیلی آدم مهربانی است.
در یک بعد از ظهر آفتابی، مناظر ملایم تری در نزدیکی هنلی و آکسفورد را کاوش کردیم.
او خیلی ملایم به نظر می رسد، خیلی آرام است.
گرمای ملایم آتش
It is also occasionally found growing in small colonies in shallower parts of lakes with gentle water turbulence.
همچنین گاهی اوقات در کلنی های کوچک در قسمت های کم عمق دریاچه ها با تلاطم آب ملایم رشد می کند.
مردی مهربان و مهربان
Terry was a gentle soul.
تری روح مهربانی بود.
او ترسناک به نظر می رسد اما واقعاً یک غول مهربان است.
او مهربان ترین پرستاران بود.
a gentle voice/laugh/touch
صدای ملایم / خنده / لمس
یک یادآوری ملایم که پرداخت بعدی شما در روز جمعه است
او در سنی آرامتر از ما زندگی می کرد.
با او مهربان باش!
a gentle breeze
یک نسیم ملایم
موج ملایم دریا
روی حرارت ملایم بپزید.
رفتیم یه قدم زدن ملایم
دکتر کمی ورزش ملایم را توصیه کرد.
این صابون روی دست بسیار ملایم است.
a gentle slope/curve
شیب / منحنی ملایم
او با بچه ها بسیار مهربان بود.
صدای لوئیز ملایم بود: «نگران نباش، فقط استراحت کن.
او مرد جوانی بود با رفتاری آرام و آرام.
استاد لبخند ملایمی زد.
بعد از کمی متقاعد کردن ملایم قبول کرد که بیاید.
یک لبخند ملایم
او با بچه هایش بسیار مهربان است.
gentle exercise
ورزش ملایم
در واقع می توانید با متقاعد کردن ملایم کارهای بیشتری انجام دهید.
مسیر دارای شیب / شیب ملایم است.
مسیر دارای شیب ملایم (= تدریجی) است.
او به آرامی نوزاد را از گهواره بیرون آورد.
نوع
sympathetic
دلسوز
compassionate
محبت آمیز
kindly
مناقصه
tender
خیراندیش
benevolent
مراقبت
caring
با ملاحظه
considerate
دوستانه
نرم
دوست داشتنی
amiable
انسانی
humane
بخشنده
gracious
دلپذیر
genial
خوش خیم
benign
رحیم - مهربان
affable
درك كردن
merciful
ملایم
با محبت
pleasant
الزام آور
lenient
قابل قبول
loving
صلح آمیز
obliging
مهربان
forgiving
خوشایند
agreeable
بردبار
amicable
اسان گیر
peaceful
softhearted
congenial
kindhearted
forbearing
easygoing
خشن
خشونت آمیز
callous
بی احساس
abusive
بد لحن
brutal
وحشیانه
surly
ترسناک
antagonistic
آنتاگونیست
crass
زشت
crude
خام
cruel
ظالمانه
disagreeable
نامطلوب
foul
ناپاک
سخت
harsh
خصومت آمیز
hostile
گستاخ
insolent
ناراحت کننده - شدیدا ناخوشایند
obnoxious
توهین آمیز
بی ادب
rude
نامهربان
unkind
غیر اخلاقی
unmannerly
وحشی
جنگ طلب
belligerent
نفرت انگیز
hateful
تهدید کننده
threatening
غیر دوستانه
unfriendly
آشفته
تمسخر آمیز
agitated
تحقیر کننده
derisive
discourteous
disparaging
