quaint
quaint - عجیب و غریب
adjective - صفت
UK :
US :
unusual and attractive especially in an old-fashioned way
غیر معمول و جذاب، به خصوص به روشی قدیمی
attractive because of being unusual and especially old-fashioned
جذاب به دلیل غیرعادی بودن و به خصوص قدیمی بودن
Quaint can also be used to show that you do not approve of something especially an opinion belief or way of behaving, because it is strange or old-fashioned
همچنین میتوان از عجیب و غریب برای نشان دادن اینکه چیزی را تأیید نمیکنید، بهویژه عقیده، عقیده یا شیوهای از رفتار، به دلیل عجیب یا قدیمی بودن آن استفاده کرد.
جذاب به دلیل غیرعادی بودن و خاص بودن سبک قدیمی
خوب، زمان به سختی ساده است، مکان مطمئناً عجیب نیست.
With media turning into little more than a gaggle of special effects, journalistic ethics may seem a bit quaint.
با تبدیل شدن رسانه ها به چیزی بیشتر از مجموعه ای از جلوه های ویژه، اخلاق روزنامه نگاری ممکن است کمی عجیب به نظر برسد.
علاوه بر این، شیوع شلختگی در بریتانیا تقریباً عجیب به نظر می رسد.
از ماندن خواب آلود یا پر نشاط، آشفته یا عجیب و غریب خودداری کرده بود.
the town's quaint charm
جذابیت عجیب شهر
quaint country cottages
کلبه های روستایی عجیب و غریب
Stigler scoffed at the quaint idea of university as a place where a professor and a small group of students can sit in a study and discuss great thoughts.
استیگلر ایده عجیب دانشگاه را به عنوان مکانی که در آن یک استاد و گروه کوچکی از دانشجویان می توانند در یک مطالعه بنشینند و در مورد افکار بزرگ بحث کنند، مسخره کرد.
ما در یک دهکده ماهیگیری کوچک در کورنوال ماندیم.
باشگاه کانتری کوه دورا نام خود را از شهر محلی محلی که در آن واقع شده است گرفته است.
بسیاری از کلبه های محله یک یا چند مورد از این حیوانات خانگی عجیب و غریب نگهداری می کنند.
Attractions include scenic journeys by boat and an eight-mile steam railway as well as quaint shops and restaurants.
از جاذبهها میتوان به سفرهای خوشمنظره با قایق و راهآهن بخار ۸ مایلی، و همچنین فروشگاهها و رستورانهای عجیب و غریب اشاره کرد.
quaint old customs
آداب و رسوم عجیب قدیمی
یک روستای ساحلی عجیب
یک کلبه قدیمی عجیب
چه ایده عجیبی! گفت و به او خندید.
در اسپانیا، ما از یک میدان سنگفرش با کافه های کوچک عجیب و غریب در اطراف آن بازدید کردیم.
عجیب
فرد
weird
عجیب و غریب
bizarre
کنجکاو
peculiar
غیر معمول
دمدمی
queer
خنده دار
بی نظیر
eccentric
غیر متعارف
outlandish
حواس پرت
quirky
قابل توجه
دیوانه
offbeat
کوکی
unconventional
وحشی
wacky
دمدمی مزاج
پیچ دار
چرت و پرت
kooky
خارق العاده
freakish
لعنتی
گره خورده
erratic
بد بو
bizarro
رام
screwy
whacky
cranky
kinky
funky
rum
weirdo
kookie
طبیعی
معمولی
مشترک
مرسوم
قبر
جدید
معقول
منظم
جدی
استاندارد
معمول
جلگه
plain
آشنا
میانگین
عادی
commonplace
غیر استثنایی
unexceptional
روال
customary
انتظار می رود
هر روز
expected
غیر قابل توجه
عمومی
unremarkable
وانیل
اجرا شده از آسیاب
vanilla
ساده
run-of-the-mill
سنتی
مسیر اصلی
قابل پیش بینی
موجودی
mainstream
predictable
