sake
sake - منظور
N/A - N/A
UK :
US :
یک نوشیدنی الکلی ژاپنی ساخته شده از برنج
به منظور کمک کردن یا ایجاد مزیت برای کسی
به خاطر یا به هدف چیزی
هنگامی که عصبانی هستید یا صبر خود را از دست داده اید برای تأکید بر درخواست ها یا دستورات استفاده می شود
یک نوشیدنی الکلی ژاپنی که از برنج تهیه می شود و معمولا به صورت گرم می نوشند
یک مزیت یا منفعت
هدف یا دلیل
او به خاطر او درست به قلب همه چیز رفت.
ماموریت ما سه جنبه است: انجام تحقیقات اساسی برای پیشرفت دانش به خاطر خود.
به خاطر سلامتی خود، مهم است که اجازه ندهید اضافه وزن داشته باشید.
فردا به خاطر بهشت باید کارم را چگونه انجام دهم؟
A nation that might disagree with its leaders at times, but will pull together for its nation's sake.
ملتی که ممکن است در مواقعی با رهبران خود مخالفت کند، اما به خاطر ملت خود گرد هم خواهد آمد.
خیلی زود، مردم به دنبال تغییر برای تغییر هستند.
And yet this matter of the battle at Pilleth could not be left unanswered, for the sake of his tenure.
و با این حال، این موضوع نبرد در پیلث را نمیتوان بیپاسخ گذاشت، به خاطر دوران تصدی او.
لطفا این کار را به خاطر دیوید انجام دهید.
پدر و مادرشان فقط به خاطر بچه ها کنار هم ماندند.
من به خاطر هر دوی ما امیدوارم که حق با شما باشد!
به خاطر (= به خاطر) چند دلار اختلاف نکنیم.
Let's say just for the sake of argument/for argument's sake (= for the purpose of this discussion), that prices rise by three percent this year.
بیایید فقط برای استدلال / برای بحث (= برای این بحث) بگوییم که امسال قیمت ها سه درصد افزایش می یابد.
شما فقط به خاطر مشاجره (= چون بحث را دوست دارید) بحث می کنید.
به خاطر خدا نذار بفهمه بهت گفتم!
به خاطر او، امیدوارم از او محافظت شود.
او سعی کرد به خاطر شوهرش سالم به نظر برسد.
فقط به خاطر مخالفت حاضر نیست با آن مخالفت کند.