gene

base info - اطلاعات اولیه

gene - ژن

noun - اسم

/dʒiːn/

UK :

/dʒiːn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [gene] در گوگل
description - توضیح
  • a part of a cell in a living thing that controls what it looks like how it grows, and how it develops. People get their genes from their parents.


    بخشی از یک سلول در موجود زنده که ظاهر، نحوه رشد و چگونگی رشد آن را کنترل می کند. افراد ژن های خود را از والدین خود می گیرند.

  • a part of the DNA in a cell that controls the physical development behaviour, etc. of an individual plant or animal and is passed on from its parents


    بخشی از DNA در یک سلول که رشد فیزیکی، رفتار و غیره یک گیاه یا حیوان را کنترل می کند و از والدین آن منتقل می شود.

  • a specific chemical pattern on a chromosome (= cell structure) that is received from the parents and controls the development of particular characteristics in an animal or plant


    یک الگوی شیمیایی خاص روی یک کروموزوم (= ساختار سلولی) که از والدین دریافت می‌شود و رشد ویژگی‌های خاص را در یک حیوان یا گیاه کنترل می‌کند.

  • Furthermore a rearrangement of the IRF-1 gene was identified in one additional patient with acute lymphoblastic leukaemia.


    علاوه بر این، بازآرایی ژن IRF-1 در یک بیمار دیگر مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد شناسایی شد.

  • Some women may carry a gene that increases the risk of breast cancer.


    برخی از زنان ممکن است حامل ژنی باشند که خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهد.

  • But because genes are also selected in the environment provided by other genes in different species arms races develop.


    اما از آنجایی که ژن ها نیز در محیطی که توسط ژن های دیگر در گونه های مختلف ارائه می شود انتخاب می شوند، مسابقات تسلیحاتی توسعه می یابد.

  • Information is transferred by genes in much the same way as it is by words.


    اطلاعات به همان روشی که توسط کلمات منتقل می شود توسط ژن ها منتقل می شود.

  • One possibility is that there are master genes whose products control the activity of many others.


    یک احتمال این است که ژن های اصلی وجود داشته باشند که محصولات آنها فعالیت بسیاری از ژن های دیگر را کنترل می کنند.

  • Research has indicated that narcoleptics have a set of genes that are triggered by unknown factors to cause narcolepsy.


    تحقیقات نشان داده است که داروهای مخدر دارای مجموعه‌ای از ژن‌ها هستند که توسط عوامل ناشناخته تحریک می‌شوند و باعث نارکولپسی می‌شوند.

  • Both snail genes and fluke genes stand to gain from the snail's bodily survival all other things being equal.


    هم ژن‌های حلزون و هم ژن‌های فلوک از بقای بدنی حلزون سود می‌برند، همه چیزهای دیگر برابر هستند.

  • I could print out pictures of the insects' bodies, but I had lost their genes.


    می‌توانستم عکس‌های بدن حشرات را چاپ کنم، اما ژن‌های آنها را از دست داده بودم.

  • So what determines whether these genes are transcribed?


    بنابراین، چه چیزی تعیین می کند که آیا این ژن ها رونویسی می شوند؟

example - مثال
  • a dominant/recessive gene


    یک ژن غالب/ مغلوب

  • genes that code for the colour of the eyes


    ژن هایی که رنگ چشم را کد می کنند

  • I've always enjoyed music—it's in the genes.


    من همیشه از موسیقی لذت برده ام - این در ژن هاست.

  • Gene mutations are alterations in the DNA code.


    جهش های ژنی تغییراتی در کد DNA هستند.

  • Genes control the development of an embryo.


    ژن ها رشد جنین را کنترل می کنند.

  • The gene is passed on to their children.


    این ژن به فرزندان آنها منتقل می شود.


  • ممکن است بتوانیم ژن های مسئول مقاومت در برابر بیماری را شناسایی کنیم.


  • افرادی که حامل ژن عامل این بیماری هستند

  • The illness is believed to be caused by a defective gene.


    اعتقاد بر این است که این بیماری توسط یک ژن معیوب ایجاد می شود.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

bland

لغت پیشنهادی

dozen

لغت پیشنهادی

ASC