galaxy

base info - اطلاعات اولیه

galaxy - کهکشان

noun - اسم

/ˈɡæləksi/

UK :

/ˈɡæləksi/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [galaxy] در گوگل
description - توضیح
  • one of the large groups of stars that make up the universe


    یکی از گروه های بزرگ ستارگانی که کیهان را تشکیل می دهند

  • a large number of things that are similar


    تعداد زیادی از چیزهایی که مشابه هستند

  • a type of chocolate bar made of light-brown chocolate by the British company Rowntree


    نوعی شکلات تخته ای ساخته شده از شکلات قهوه ای روشن توسط شرکت انگلیسی Rowntree

  • a type of people carrier (=a large car that can carry seven or eight people) made by Ford, which is especially popular in the UK with families


    یک نوع ماشین باربری (= ماشین بزرگی که می تواند هفت یا هشت نفر را جابجا کند) ساخت شرکت فورد که مخصوصاً در بریتانیا بین خانواده ها محبوب است.


  • یکی از گروه های مستقل ستارگان در جهان است


  • ملاقات افراد ثروتمند و مشهور


  • گروه بسیار بزرگی از ستارگان که شامل منظومه شمسی است (= خورشید و تمام سیارات از جمله زمین که به دور آن می چرخند)


  • یکی از گروه های بزرگ و مستقل از ستارگان در جهان است


  • گاهی اوقات از کهکشان برای توصیف تجمع افراد مشهور استفاده می شود

  • Lane was awarded a galaxy of medals for her bravery.


    لین به خاطر شجاعتش یک کهکشان مدال اعطا شد.

  • This means in turn that they must be shining almost unbelievably brightly - perhaps 100 or more times than an average galaxy.


    این به نوبه خود به این معنی است که آنها باید تقریباً باورنکردنی درخشش داشته باشند - شاید 100 بار یا بیشتر از یک کهکشان معمولی.

  • What was the disappeared galaxy like?


    کهکشان ناپدید شده چگونه بود؟


  • اما همین امر در مورد کهکشان شماره دو نیز صادق است. دیگران از آن دور شده اند.

  • It was quite a surprise therefore to find that most galaxies appeared red-shifted: nearly all were moving away from us!


    بنابراین، بسیار شگفت‌انگیز بود که متوجه شدیم که اکثر کهکشان‌ها به رنگ قرمز به نظر می‌رسند: تقریباً همه از ما دور می‌شوند!

  • Of the two dozen nearest galaxies, only one - the giant spiral Andromeda - is bigger than the Milky Way.


    از میان دوجین کهکشان نزدیک، تنها یکی - مارپیچی غول پیکر آندرومدا - بزرگتر از کهکشان راه شیری است.

  • And if you have lots of lumps of matter - lots of galaxies, say - you get lots of local curvatures.


    و اگر توده‌های ماده زیادی داشته باشید - مثلاً کهکشان‌های زیادی - انحناهای محلی زیادی خواهید داشت.

  • Surveys of galaxies show large voids with virtually nothing in them and filaments and walls made up of clusters and superclusters.


    بررسی کهکشان‌ها حفره‌های بزرگی را نشان می‌دهد که تقریباً هیچ چیز در آنها وجود ندارد و رشته‌ها و دیواره‌هایی از خوشه‌ها و ابرخوشه‌ها تشکیل شده‌اند.

  • To see why think of the two-dimensional rubber balloon universe with pebbles stuck to it to represent the galaxies.


    برای اینکه بفهمید چرا، به جهان بالون لاستیکی دوبعدی فکر کنید که سنگریزه هایی به آن چسبیده اند تا کهکشان ها را نشان دهند.

example - مثال
  • scientists observing phenomena in nearby galaxies


    دانشمندان در حال رصد پدیده هایی در کهکشان های نزدیک هستند

  • a galaxy of Hollywood stars


    کهکشانی از ستاره های هالیوود

  • Present tonight at the long-awaited opening of this film are a whole galaxy of stars from the acting and musical professions.


    امشب در افتتاحیه این فیلم که مدت ها منتظرش بودیم، کل کهکشانی از ستاره های حرفه های بازیگری و موسیقی حضور دارند.

  • Jupiter is the biggest planet in our solar system but not the biggest planet in the Galaxy.


    مشتری بزرگترین سیاره منظومه شمسی است، اما بزرگترین سیاره در کهکشان نیست.

  • On dark nights with no moon you can see the Milky Way in the night sky.


    در شب های تاریک بدون ماه، می توانید کهکشان راه شیری را در آسمان شب ببینید.


  • سیستم ما تنها یکی از سیستم های موجود در کهکشان است که ممکن است بتواند از حیات پشتیبانی کند.

synonyms - مترادف
  • constellation


    صورت فلکی

  • nebula


    سحابی


  • خوشه

  • heavens


    بهشت

  • stars


    ستاره ها

  • trichiliocosm


    تری شیلیوسوم


  • سیستم ستاره ای

  • Milky Way


    راه شیری


  • منظومه شمسی

  • spiral galaxy


    کهکشان مارپیچی

  • Seyfert galaxy


    کهکشان سیفرت

  • elliptical galaxy


    کهکشان بیضوی

  • irregular galaxy


    کهکشان نامنظم


  • کیهان جزیره ای


  • خوشه ستاره ای

  • stellar system


    منظومه ستاره ای

  • heliocentric system


    سیستم هلیوسنتریک

  • planetary system


    منظومه سیاره ای

  • Copernican system


    سیستم کوپرنیک

antonyms - متضاد
  • disorganisationUK


    سازماندهی بریتانیا

  • disorganizationUS


    بی سازمانی ایالات متحده

لغت پیشنهادی

nasty

لغت پیشنهادی

torture

لغت پیشنهادی

sophomore