visitor
visitor - بازدید کننده
noun - اسم
UK :
US :
کسی که برای بازدید از یک مکان یا شخصی می آید
کسی که از یک شخص یا مکان بازدید می کند
کسی که به یک وب سایت در اینترنت می رود
داگ، من فکر می کنم شما یک بازدید کننده دارید.
But visitors to the hills outside town are greeted by unpaved roads and signs warning trespassers to keep out.
اما بازدیدکنندگان از تپههای خارج از شهر با جادههای آسفالتنشده و تابلوهایی که به متجاوزان هشدار میدهند که از آن دوری کنند، استقبال میشود.
برخی مکانها حتی تبلیغاتی را در مورد هزینههای جدید که بازدیدکنندگان بیشتری را جذب میکنند، دیدهاند.
اندازه آن نشان می دهد که هیچ بازدید کننده اضافی انتظار نمی رود.
ما در حال حاضر جایی برای خواب بازدیدکنندگان نداریم زیرا اتاق اضافی در حال تزئین است.
کولت به بازدیدکننده اش یک لیوان شراب تعارف کرد.
از من خواسته شده است که تعدادی از بازدیدکنندگان مهم در اطراف بخش را نشان دهم.
هرچه ایالات متحده را گرانتر کنیم، بازدیدکنندگان بینالمللی کمتری جذب خواهیم کرد.
اینها با اعداد سفید رنگ آمیزی شده بودند و حلقه های حمام ساده برای بازدیدکنندگان درست می کردند.
این بازدیدکنندگان بودند که برای این جلسه فشار آوردند.
استیج ها و قایق های کانال مملو از بازدیدکنندگانی بود که به سمت جوامع دوقلو فرود می آمدند.
We've got visitors coming this weekend.
این آخر هفته بازدیدکنندگانی داریم.
آیا بازدیدکنندگان زیادی دارید؟
این پارک موضوعی سالانه 2.5 میلیون بازدید کننده را به خود جذب می کند.
او یک بازدید کننده مکرر به ایالات متحده است.
ما 20 سال است که به طور منظم از جزیره بازدید می کنیم.
این جشنواره بازدیدکنندگانی را از سراسر جهان به خود جذب می کند.
یک مرکز بازدید کننده / جاذبه
چگونه می توانیم بازدیدکنندگان بیشتری را به وب سایت خود جذب کنیم؟
بازدیدکنندگانی که برای اولین بار به اسپانیا سفر می کنند، اغلب از دیر غذا خوردن افراد شگفت زده می شوند.
میتوانستم ببینم که او منتظر بازدیدکنندگان است.
نقشه رایگان شهر را از مرکز بازدیدکنندگان بردارید.
کالج فقط بازدیدکنندگان را در گروه های سازمان یافته می پذیرد.
این جشنواره هر ساله 5000 بازدید کننده را به شهر می آورد.
اتاق جلو عمدتاً برای سرگرمی بازدیدکنندگان استفاده می شد.
کمبود امکانات در شهر ممکن است بازدیدکنندگان معمولی را منصرف کند.
آخرین آمار جرم و جنایت احتمالاً بازدیدکنندگان بالقوه شهر را به تعویق می اندازد.
این موزه به بازدیدکنندگان نگاهی اجمالی از زندگی این آهنگساز می دهد.
این شهر چیزهای زیادی برای بازدیدکنندگان دارد.
از بازدیدکنندگان دعوت می شود تا در اطراف سایت مزرعه مرور کنند.
بازدیدکنندگان برای دیدن این نمایش هجوم آوردند.
بازدیدکنندگان از ایرلند چیزهای زیادی را خواهند یافت که آنها را به یاد خانه می اندازد.
او همراه خود را که یک بازدیدکننده از ایالات متحده بود، معرفی کرد.
او هنوز در بیمارستان بستری است و به اندازه کافی برای پذیرایی از بازدیدکنندگان خوب نیست.
او یکی از بازدیدکنندگان مکرر خانه در خیابان ویمپل بود.
I'm expecting visitors this evening.
من امروز عصر منتظر بازدیدکنندگان هستم.
قلعه اصلی ترین جاذبه برای بازدیدکنندگان است.
خانواده به ندرت بازدید کننده داشتند.
این هتل برای بازدیدکنندگان تجاری و گردشگران محبوب است.
آب و هوای معتدل به بازدیدکنندگان این امکان را می دهد که در تمام طول سال از گلف لذت ببرند.
این کاخ از آوریل تا سپتامبر پذیرای بازدیدکنندگان است.
تعداد بازدیدکنندگان کاهش یافته است.