executives
executives - مدیران اجرایی
N/A - N/A
UK :
US :
کسی که در موقعیت بالایی قرار دارد، به ویژه در تجارت، که تصمیم می گیرد و آنها را عملی می کند
the part of a government that is responsible for making certain that laws and decisions are put into action
بخشی از یک دولت که مسئول اطمینان از اجرای قوانین و تصمیمات است
گروهی از افرادی که یک کسب و کار یا یک سازمان را اداره می کنند
relating to making decisions and managing businesses, or suitable for people with important jobs in business
مربوط به تصمیم گیری و مدیریت کسب و کار، یا مناسب برای افرادی که مشاغل مهم در تجارت دارند
کسی که در موقعیت بالایی قرار دارد، به ویژه در تجارت، که تصمیم می گیرد و بر اساس آنها عمل می کند
The executive branch of the US government including the president the cabinet and several departments, manages the duties of government and its laws.
قوه مجریه دولت ایالات متحده، شامل رئیس جمهور، کابینه و چندین بخش، وظایف دولت و قوانین آن را مدیریت می کند.
کسی که موقعیت مهمی در کسب و کار دارد، تصمیم می گیرد و آنها را عملی می کند
گروهی از افرادی که یک سازمان را اداره می کنند
the part of a government that is responsible for making certain that laws and decisions are put into action rather than making laws
بخشی از یک دولت که مسئول اطمینان از اجرای قوانین و تصمیمات به جای وضع قوانین است
relating to making decisions and managing businesses or government
مربوط به تصمیم گیری و مدیریت کسب و کار یا دولت
داشتن یا مربوط به قدرت اقدام در مورد تصمیمات
مربوط به مدیران (= افراد مهم در یک شرکت که تصمیم می گیرند)
مناسب برای افرادی که مشاغل مهم در تجارت دارند
گران قیمت و با کیفیت بالا
او اکنون یک مدیر اجرایی ارشد است و راه خود را از طریق شرکت طی کرده است.
The executive of the health workers' union accepted the proposed pay increase on behalf of their members.
مجری سندیکای کارکنان بهداشت و درمان پیشنهاد افزایش حقوق را به نمایندگی از اعضای خود پذیرفت.
مهارت های اجرایی او برای شرکت بسیار مفید خواهد بود.
executive cars
ماشین های اجرایی
an executive suite
یک مجموعه اجرایی
یک مدیر اجرایی
در ایالات متحده، رئیس جمهور رئیس قوه مجریه دولت است.
World Economic Forum is an annual meeting in Switzerland at which political leaders and business executives discuss economic issues.
مجمع جهانی اقتصاد یک نشست سالانه در سوئیس است که در آن رهبران سیاسی و مدیران تجاری درباره مسائل اقتصادی بحث می کنند.
یک مدیر عالی رتبه / ارشد / عالی
an advertising/marketing/oil executive
مدیر تبلیغات/بازاریابی/نفت
company/corporate/industry executives
مدیران شرکت / شرکت / صنعت
مدیر مالی / فروش
Checks and balances are provided by the separation of powers between the judiciary, the executive and the legislature.
کنترل و تعادل با تفکیک قوا بین قوه قضائیه، مجریه و مقننه فراهم می شود.
تصمیم اجرایی برای انتقال به سایت دیگری گرفته شد.
The organizational pyramid had executive management at the top and supervisors and employees at the bottom.
هرم سازمانی دارای مدیریت اجرایی در راس و سرپرستان و کارکنان در پایین بود.
Reshaping the culture of the corporation around the needs of the entire enterprise requires executive leadership.
تغییر شکل فرهنگ شرکت حول نیازهای کل شرکت مستلزم رهبری اجرایی است.
صندوق بین المللی پول از طریق هیئت اجرایی 24 نفره به طور کامل در قبال اعضای خود پاسخگو است.
an executive appointment/job/position
یک انتصاب / شغل / موقعیت اجرایی
executive bonuses/pay/salary
پاداش های اجرایی / حقوق / حقوق
آنها یک افسر جابجایی در سطح اجرایی تعیین کردند.
هیئت مصاحبه در نظر گرفت که نامزد قطعاً مواد اجرایی است.
یک جت اجرایی
او قبل از سوار شدن به پرواز در سالن اجرایی فرودگاه یک نوشیدنی نوشید.
او در مجموعه اجرایی در خطوط هوایی نورث وست کار می کرد.
an executive car/flat/home
ماشین اجرایی / آپارتمان / خانه
هیئت مدیره
کمیته
پانل
شورا
کمیسیون
managers
مدیران
bosses
رئیسان
directorate
اداره
گروه
directors
کارگردانان
delegation
هیئت نمایندگی
مدیریت
administrators
متولیان
trustees
تشکیل جلسه
convocation
مونتاژ
assembly
وزارت
ministry
برنجی
brass
کابینه
مدیران اجرایی
execs
مشاوران
advisers
محفظه - اتاق
کوانگو
quango
سینود
synod
نمایندگان
delegates
کنگره
congress
سرها
heads
رهبران
leaders
فرمانداران
governors
کنفرانس
conclave
کنترل کننده ها
controllers
