economist

base info - اطلاعات اولیه

economist - اقتصاددان

noun - اسم

/ɪˈkɑːnəmɪst/

UK :

/ɪˈkɒnəmɪst/

US :

family - خانواده
economics
اقتصاد
economy
اقتصادی
economic
مقرون به صرفه
economical
صرفه جویی کنید
economize
از نظر اقتصادی
economically
غیر اقتصادی
uneconomically
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [economist] در گوگل
description - توضیح
example - مثال

  • اقتصاددان ارشد بانک جهانی

  • Many economists are predicting the economy will improve.


    بسیاری از اقتصاددانان پیش بینی می کنند که اقتصاد بهبود یابد.

  • Mr Toledo is a former World Bank economist.


    آقای تولدو اقتصاددان سابق بانک جهانی است.

  • Leading economists have warned of the dangers that could arise from 'globalized' inflation.


    اقتصاددانان برجسته نسبت به خطراتی که ممکن است از تورم «جهانی» ناشی شود، هشدار داده اند.

  • As Matthew Bishop of The Economist points out in this issue a rise of 10 mobile phones per 100 people boosts the rate of growth of GDP by 0.6 percentage points a year.


    همانطور که متیو بیشاپ از اکونومیست در این شماره اشاره می کند، افزایش 10 تلفن همراه به ازای هر 100 نفر، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی را 0.6 درصد در سال افزایش می دهد.

synonyms - مترادف
  • economiser


    اقتصاد دان

  • economizer


    اقتصادی کننده


  • کارشناس مالی

  • miser


    خسیس


  • تحلیلگر کسب و کار

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

scholarship

لغت پیشنهادی

ell

لغت پیشنهادی

report