arise

base info - اطلاعات اولیه

arise - بوجود امدن

verb - فعل

/əˈraɪz/

UK :

/əˈraɪz/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [arise] در گوگل
description - توضیح

  • اگر مشکل یا موقعیت دشواری پیش بیاید، شروع به وقوع می کند

  • if something arises from or out of a situation event etc it is caused or started by that situation etc


    اگر چیزی از یک موقعیت، رویداد و غیره ناشی یا از آن ناشی شود، ناشی از آن موقعیت و غیره است


  • برای بلند شدن از رختخواب یا ایستادن


  • اگر گروهی از مردم به وجود بیایند، برای چیزی که می خواهند می جنگند یا مطالبه می کنند


  • اگر زمانی که به سمت آن حرکت می کنید چیزی به وجود می آید، با نزدیک شدن به آن به تدریج می توانید آن را ببینید


  • برای شروع به وقوع یا وجود


  • اگر لازم است


  • از تخت بیرون آمدن


  • به وجود آمدن یا شروع به توجه شدن؛ به وقوع پیوستن

  • to get up esp. from bed after sleeping


    برای بلند شدن، به ویژه از رختخواب بعد از خواب

  • All staff are expected to do some overtime, if the need arises.


    از همه کارکنان انتظار می رود در صورت نیاز مقداری اضافه کاری انجام دهند.


  • بهتر است قبل از بروز بحران به یکباره به این مسائل رسیدگی شود.

  • Daniel arose at dawn.


    دانیال در سحر برخاست.


  • موفقیت پایین در مدرسه اغلب از فقر و شرایط بد اجتماعی ناشی می شود.

  • The conflict arose from tensions between the different ethnic groups.


    این درگیری ناشی از تنش بین اقوام مختلف بود.

  • Clerical Medical is liable to United Kingdom tax on the income and certain gains arising from the assets backing this policy.


    Clerical Medical بر درآمد و عواید خاص ناشی از دارایی های پشتوانه این سیاست مشمول مالیات بریتانیا است.

  • Accountants often attempt to discourage this probably to reduce the risk of claims of negligence arising from the report.


    حسابداران اغلب سعی می کنند از این امر جلوگیری کنند، احتمالاً برای کاهش خطر ادعاهای سهل انگاری ناشی از گزارش.

  • Difficulties can arise if one party refuses to disclose a document which the other party wishes the expert to see.


    اگر یکی از طرفین از افشای سندی که طرف دیگر مایل است کارشناس آن را ببیند، امتناع کند، ممکن است مشکلات ایجاد شود.

  • Pangenesis is itself presented as a theory of how this identity of powers arises in development.


    Pangenesis خود به عنوان نظریه ای در مورد چگونگی ظهور این هویت قدرت ها در توسعه ارائه می شود.

  • Each of the four movements that cumulatively created the modern worldview arose in response to a noble quest.


    هر یک از چهار جنبشی که به طور تجمعی جهان بینی مدرن را ایجاد کردند، در پاسخ به یک جست و جوی نجیب پدید آمدند.

  • When a conflict arises in the workplace, you should aim to repair the relationship as quickly as possible.


    هنگامی که در محل کار درگیری ایجاد می شود، باید سعی کنید تا هر چه سریعتر رابطه را ترمیم کنید.

  • When debate arises over these rights, it centers upon who they really protect.


    وقتی بحث بر سر این حقوق مطرح می شود، بر این موضوع متمرکز می شود که واقعاً از چه کسانی محافظت می کنند.

  • Several problems have arisen recently over questions of pay.


    اخیراً مشکلات متعددی بر سر مسائل حقوقی ایجاد شده است.

  • Towns arose with no other purpose than to collect and dispatch merchandise.


    شهرها بدون هدف دیگری جز جمع آوری و ارسال کالا به وجود آمدند.

example - مثال
  • An opportunity arose to work in the United States.


    فرصتی برای کار در ایالات متحده ایجاد شد.

  • Questions naturally arose as to who was responsible.


    به طور طبیعی سؤالاتی در مورد اینکه چه کسی مسئول است، مطرح شد.

  • A serious problem can arise if the heart stops pumping effectively.


    اگر قلب به طور موثر پمپاژ خود را متوقف کند، ممکن است یک مشکل جدی ایجاد شود.

  • Children should be disciplined when the need arises (= when it is necessary).


    در مواقع لزوم (= در مواقع ضروری) باید کودکان را تنبیه کرد.

  • This issue arose as an unintended consequence of the Act.


    این موضوع به عنوان پیامد ناخواسته قانون به وجود آمد.

  • A new crisis has arisen.


    بحران جدیدی به وجود آمده است.

  • We keep them informed of any changes as they arise.


    ما آنها را در صورت بروز هرگونه تغییر در جریان قرار می دهیم.

  • A storm arose during the night.


    طوفان در طول شب به پا شد.

  • injuries arising out of a road accident


    صدمات ناشی از تصادف جاده ای


  • مشکلات عاطفی یا ذهنی می توانند از یک علت فیزیکی ناشی شوند.

  • Are there any matters arising from the minutes of the last meeting?


    آیا مواردی از صورتجلسه آخرین جلسه ناشی می شود؟

  • Several new industries arose in the town.


    چندین صنعت جدید در شهر به وجود آمد.

  • He arose at dawn.


    او در سحر برخاست.

  • The peasants arose against their masters.


    دهقانان علیه اربابان خود برخاستند.

  • A disagreement arose over who should pay for the trip.


    در مورد اینکه چه کسی باید هزینه سفر را پرداخت کند، اختلاف نظر ایجاد شد.

  • Call this number if any unforeseen emergency should arise.


    در صورت بروز هر گونه اضطراری پیش بینی نشده با این شماره تماس بگیرید.

  • Doubts have arisen over the viability of the schedule.


    تردیدهایی در مورد عملی بودن برنامه ایجاد شده است.

  • I'll speak to him if the occasion arises.


    اگر فرصتی پیش بیاید با او صحبت خواهم کرد.

  • Somehow a misunderstanding arose.


    به نوعی سوء تفاهم ایجاد شد.

  • These animals don't like water but will swim if the necessity arises.


    این حیوانات آب را دوست ندارند اما در صورت لزوم شنا می کنند.


  • در صورت ایجاد شرایط با آن برخورد خواهیم کرد.


  • هیچ کس نمی توانست دقیقاً به یاد بیاورد که اختلاف چگونه به وجود آمده است.

  • Difficulties arise when people fail to consult their colleagues.


    مشکلات زمانی به وجود می آیند که افراد از مشورت با همکاران خود کوتاهی می کنند.

  • Ambiguity arises when students' spoken English is very limited.


    ابهام زمانی ایجاد می شود که زبان انگلیسی گفتاری دانش آموزان بسیار محدود باشد.

  • Significant extra costs arose from the lockdown.


    هزینه های اضافی قابل توجهی از قرنطینه به وجود آمد.

  • The current debate arose out of the concerns of parents.


    بحث فعلی ناشی از نگرانی والدین بود.

  • Violence typically arises out of anger.


    خشونت معمولاً از خشم ناشی می شود.

  • If the opportunity arises, I'd love to go to China.


    اگر فرصتی پیش بیاید، دوست دارم به چین بروم.

  • Problems arise when the payment is late.


    مشکلات زمانی ایجاد می شود که پرداخت با تاخیر انجام شود.

  • He died of complications arising from heart surgery.


    او به دلیل عوارض ناشی از عمل جراحی قلب درگذشت.

  • Could you work on Saturday, should the need arise?


    آیا می توانید شنبه کار کنید، آیا نیاز است؟

synonyms - مترادف

  • به نظر می رسد


  • شروع

  • commence


    آغاز شود


  • به وقوع پیوستن


  • شروع کنید


  • موضوع


  • تنظیم


  • توسعه دهد


  • تعلق می گیرد

  • accrue


    بالفعل کردن

  • actualize


    زنگ تفريح


  • سپیده دم

  • dawn


    استخراج


  • سرچشمه می گیرد

  • emanate


    ظهور


  • ایجاد کند

  • engender


    به دنبال داشته باشد

  • ensue


    دنبال کردن


  • فرم


  • materialiseUK

  • materialiseUK


    materializeUS

  • materializeUS


    سرچشمه

  • originate


    ادامه دهید


  • نتیجه


  • ساقه

  • stem


    سطح


  • رخ دهد

  • transpire


    رسیدن


  • رخ می دهد

  • befall


    تکامل یابد


antonyms - متضاد
  • cease


    دست کشیدن

  • end


    پایان


  • متوقف کردن


  • علت


  • کامل


  • ناپدید می شوند


  • تمام کردن

  • lay


    قرار دادن

  • lie


    دروغ

  • sit


    بنشین


  • نتیجه گرفتن


  • عبور

  • terminate


    خاتمه دادن

  • discontinue


    مکث

  • halt


    منقضی شود

  • expire


    حل کن


  • گذشت

  • elapse


    بستن


  • تعلیق کند

  • suspend


    رها کردن

  • desist


    حل کردن


  • زنگ تفريح

  • dissolve


    ناپدید شدن


  • سپری شدن

  • vanish


    بسته شدن

  • lapse


    برطرف کردن


  • متوالی


  • ترک کردن

  • surcease


    محو شدن



لغت پیشنهادی

rational

لغت پیشنهادی

bicycle

لغت پیشنهادی

harmonious