metal
metal - فلز
noun - اسم
UK :
US :
یک ماده سخت و معمولاً براق مانند آهن، طلا یا فولاد
a chemical element such as iron or gold or a mixture of such elements, such as steel that is generally hard and strong and through which electricity and heat can travel
یک عنصر شیمیایی مانند آهن یا طلا یا مخلوطی از این عناصر مانند فولاد که عموماً سخت و قوی است و الکتریسیته و گرما می تواند از طریق آن عبور کند.
a generally hard and shiny chemical element such as iron or gold or a mixture of such elements, such as steel which usually allows electricity and heat to travel through it
یک عنصر شیمیایی به طور کلی سخت و براق، مانند آهن یا طلا، یا مخلوطی از این عناصر، مانند فولاد، که معمولا اجازه می دهد برق و گرما از آن عبور کند.
metal pipes
لوله های فلزی
گروه های متال، پانک و فولک
یک قوس الکتریکی یا جرقه مداوم بین یک الکترود فلزی و فولاد جریان دارد.
از یک شی فلزی برای کندن زخم عمیق در پیشانی حیوان استفاده شد.
جد فلز سرد را گرفت و دو بار زد.
For many fans, metal with its pile-driving sound and locker-room lyrics, is more than a rite of passage.
برای بسیاری از طرفداران، متال، با صدای انبوه و اشعار رختکن، چیزی فراتر از یک آیین است.
Teledyne, which has metals, consumer products, aerospace and other businesses is another spinoff possibility according to Tuttle.
به گفته تاتل، Teledyne که دارای فلزات، محصولات مصرفی، هوافضا و سایر مشاغل است، یکی دیگر از امکان های اسپین آف است.
فریم از فلز ساخته شده است.
During their absence contractors arrived to remove a quantity of rubbish and unfortunately took all the metal parts as well!
در زمان غیبت آنها، پیمانکاران برای برداشتن مقداری زباله وارد شدند و متأسفانه تمام قطعات فلزی را نیز بردند!
فلزات در رنگدانه هایی که وینیل را رنگ می کنند استفاده می شود.
The movement of trace-elements through the environment A large number of chemical reactions take place when trace metals move through the environment.
حرکت عناصر کمیاب در محیط، هنگامی که فلزات کمیاب در محیط حرکت می کنند، تعداد زیادی واکنش شیمیایی روی می دهد.
یک قطعه / ورق فلزی
یک لوله / میله / جعبه / صفحه فلزی
یک انبوه ضایعات فلزی
سقفی از ورق فلز
فریم از فلز ساخته شده است.
ما در طول شب به صورت صاف و با پدال به سمت فلز رانندگی کردیم.
من هنوز هم دارم پدال را روی فلز می گذارم اینجا سر کار.
ورق فلزی برای دیوارهای بیرونی و سقف انتخاب شد.
زباله های کارخانه های حاوی فلزات سنگین می تواند باعث آلودگی شود.
بمب انبوهی از شیشه های دندانه دار و فلز پیچ خورده به جا گذاشت.
مجسمه ساز که در فلز کار می کند
صدای کوبیدن فلز به فلز
فشار ناگهانی فلز سرد روی گونه اش
این شرکت تجهیزاتی برای بازیافت ضایعات فلزی تولید می کند.
قطعات پیچ خورده فلز از نما می افتادند.
فلز، کاغذ و شیشه قابل بازیافت هستند.
نقره، طلا و پلاتین فلزات گرانبها هستند.
تیر چوبی با یک صفحه فلزی تقویت شده است.
nonmetal
غیر فلز