announcement
announcement - اعلامیه
noun - اسم
UK :
US :
بیانیه مهم یا رسمی
عمل گفتن به مردم که قرار است اتفاق مهمی بیفتد
یک آگهی یا بیانیه کوچک در روزنامه
چیزی که کسی رسماً می گوید و در مورد چیزی اطلاعات می دهد
عمل اعلام چیزی
سکوت لطفا آقای بنت در حال اعلامیه است.
قابل توجه است که شومان قبل از اعلام خود با بریتانیا تماسی نداشت.
با این حال، با اعلام این که کارخانه باید تعطیل شود، بحث ها قطع شد.
Shares of Body Shop fell as much as 8 pence to 144p following the announcement, their lowest since Nov. 4.
پس از اعلام این خبر، سهام بادی شاپ با 8 پنس کاهش یافت و به 144p رسید که پایین ترین میزان از 4 نوامبر بود.
من اعلامیه درگذشت او را در روزنامه امروز خواندم.
در مرکز این رویدادها اعلام شد که سلافیلد می خواهد فعالیت های خود را گسترش دهد.
زمانی که این اعلامیه قیمت سهام را افزایش داد، او متعاقباً فروخت.
Hunter nearly ruined it all with the announcement that he'd tested positive four times for steroids.
هانتر، تقریباً همه چیز را با اعلام این که چهار بار تست استروئید مثبت شده، خراب کرد.
اعلام این طرح تظاهرات دانشجویان کالج را برانگیخت.
این اعلامیه توسط میلیون ها شنونده رادیو امروز صبح شنیده شد.
وی این خبر را در اعتکاف سالانه هیئت امنا اعلام کرد.
در اطلاعیه کتبی کوتاه هیچ جزئیاتی ذکر نشده است.
برای اعلامیه
یک اعلامیه رسمی / رسمی / عمومی
این کمپین اعلامیه های خدمات عمومی را در ایستگاه های رادیویی در سراسر کشور اجرا خواهد کرد.
ما از اعلامیه اخیر دولت استقبال می کنیم.
در برخی از روزنامه ها اعلامیه های تولد، ازدواج و فوت منتشر می شود.
اعلام امروز توافقنامه صلح پس از هفته ها بحث صورت گرفت.
انتظار می رود به زودی اطلاعیه ای در مورد آینده او منتشر شود.
در روزنامه ملی اطلاعیه ای دیدیم.
اعلام حکم با فریاد و هلهله همراه بود.
او پس از اعلام نتایج رکورد برای این شرکت صحبت می کرد.
سخنگوی دولت در جمع خبرنگاران بیانیه ای ارائه کرد.
او نظرات مفیدی در مورد کار من داد.
اعلام توافق صلح
او در مورد غذا چندین اظهارات بی ادبانه کرد.
اعلان جنگ
او با ارائه چند مشاهدات کلی درباره این گزارش شروع کرد.
او می خواست اعلام را به بعد از تعطیلات به تعویق بیندازد.
استعفای او به دنبال اعلام درآمد ناامیدکننده این شرکت صورت گرفت.
وزیر امور خارجه در اطلاعیه ای به پارلمان گفت که مذاکرات صلح ادامه خواهد داشت.
فیلیپس پس از دو ساعت گفتگو اعلامیه غافلگیرکننده خود را صادر کرد.
اعلام از دست دادن شغل بیشتر در زمان بدی صورت می گیرد.
آنها اطلاعیه های خدمات عمومی را در تلویزیون در مورد قلدری قرار دادند.
ما همچنان منتظر اعلام خبر تعطیلی احتمالی کارخانه هستیم.
ما یک اطلاعیه امنیتی شنیدیم.
فردا اعلامیه رسمی خواهیم داد.
اطلاعیه رئیس جمهور
رئیس جمهور صبح امروز اعلامیه ای غیرمنتظره داد.
اعلام تغییرات به تعویق افتاده است.
اطلاع
bulletin
بولتن
گزارش
advertisement
تبلیغات
ارتباط
اخبار
بیانیه
پیام
dispatch
ارسال
advert
آگهی
notification
اطلاعات
رهایی
اطلاعیه
ارسال کردن
communiqué
پخش
posting
گزارش نویسی
broadcast
انتشار
reporting
صدا و سیما
مشاوره ای
broadcasting
بازنویسی
publishing
انتشار | پخش شدن
advisory
خبر فوری
rescript
داستان
dissemination
جزوه
breaking news
حساب
اعلان عمومی
handout
پوستر
poster
tidings
