word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
اتاق یا ساختمانی که برای نمایش آثار هنری استفاده می شود. گاهی تا بتوان آنها را فروخت.
-
a raised area around the sides or at the back of a large room that provides extra space for people to sit or stand
یک ناحیه برجسته در اطراف دو طرف یا در پشت یک اتاق بزرگ که فضای اضافی برای نشستن یا ایستادن افراد فراهم می کند.
-
بالاترین طبقه در یک تئاتر که دارای ارزان ترین صندلی ها است
-
اتاق یا ساختمانی که برای نمایش یا فروش آثار هنری استفاده می شود.
-
a raised area around the sides or at the back of a large room that provides extra space for people to sit or stand
یک ناحیه برجسته در اطراف دو طرف یا در پشت یک اتاق بزرگ که فضای اضافی برای نشستن یا ایستادن افراد فراهم می کند.
example - مثال
-
هوا گرم بود، بنابراین قبل از رفتن به گالری، کتهایمان را چک کردیم.
-
He frequently exhibits at the art gallery.
او اغلب در گالری هنری نمایشگاه می گذارد.
-
نمایشگاه جدیدی از مجسمه ها در گالری شهر برپا شده است.
-
کیوریتور ما را در گالری راهنمایی کرد. اشاره به معروف ترین نقاشی های مجموعه.
-
زمانی که در پراگ بودیم از چند گالری دیدن کردیم.
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
بازی
-
کارایی
-
فیلم
-
نشان می دهد
-
سرگرمی
-
کنسرت
-
تولید
-
ارائه
-
عمل کنید
-
نمایش
-
enactment
تصویب
-
matinee
ماتین
-
spectacle
تماشایی
-
gig
کنسرت
-
nondepository
غیر سپرده گذاری