keener
keener - مشتاق تر
noun - اسم
UK :
US :
بسیار علاقه مند، مشتاق، یا میل (انجام) کاری بسیار
شدید یا بسیار قوی
خیلی خوب یا خوب توسعه یافته
باد تند قوی و سرد است
بسیار تیز
ایجاد صدای بلند، طولانی و غمگین، به خصوص به خاطر اینکه کسی فوت کرده است
(به ویژه از احساسات و باورها) به شدت احساس می شود
(از یک آگاهی یا توانایی) بسیار توسعه یافته یا (از ذهن) بسیار سریع درک می شود
eager interested and enthusiastic
مشتاق، علاقه مند و مشتاق
if competition between people or businesses is keen, they are using a lot of effort to be more successful than the others
اگر رقابت بین افراد یا کسبوکارها شدید باشد، آنها تلاش زیادی میکنند تا موفقتر از دیگران باشند
اگر قیمتها مشتاق باشند، پایینتر هستند و ارزش بیشتری نسبت به بقیه دارند
بسیار علاقه مند به کاری یا مشتاق انجام کاری
کانادایی ها در مورد کباب کردن و پخت آهسته علاقه مند هستند.
او یک تنیس باز مشتاق است.
جوآن می خواست به فیلم برود اما من مشتاق نبودم (= نمی خواستم بروم).
آنها بسیار مشتاق بودند که هر چه زودتر کار را شروع کنند.
She's keen on (playing) tennis.
او مشتاق (بازی) تنیس است.
پسرم دیوانه ی دوچرخه سواری است.
او نسبتاً به دختری در مدرسه اش علاقه دارد (= خیلی جذب او می شود).
بسیاری از مردم علاقه شدید (= علاقه بسیار زیاد) به نتیجه رای گیری دارند.
حس بویایی قوی
باد شدید شمالی
یک چاقوی تیز
The tribe used obsidian to cut through whale skin as the thick skin could dull even the keenest blade within a matter of minutes.
این قبیله از ابسیدین برای بریدن پوست نهنگ استفاده میکردند، زیرا پوست ضخیم میتوانست در عرض چند دقیقه حتی تیزترین تیغه را نیز کدر کند.
علاقه شدید به نقاشی
چشم دقیق برای جزئیات
ترزا علاقه زیادی به حیوانات خانگی ندارد.
برخی از شرکت ها در پاسخ به رقابت شدید، کسب و کار خود را متنوع می کنند.
سوپرفروشگاه ها ممکن است قیمت های بالایی را ارائه دهند که مغازه های شهرهای کوچک نمی توانند با آنها مطابقت کنند.
A keen member of two local investment clubs, he runs portfolios of shares for both himself and his wife.
او که عضو مشتاق دو باشگاه سرمایه گذاری محلی است، سهامی را هم برای خودش و هم برای همسرش اداره می کند.
Among the foundation's donors are corporations with a keen interest in issues before the legislature.
در میان اهداکنندگان این بنیاد، شرکتهایی هستند که علاقه زیادی به مسائل پیش روی مجلس دارند.
مانند هر بانکداری این روزها، او مشتاق مدیریت ثروت دیگران است.
این شرکت مشتاق است تا فراتر از بریتانیا گسترش یابد.
higher
بالاتر
بهتر
excellenter
عالی تر
finer
ظریف تر
greater
بزرگتر
more favorable
مطلوب تر
more favourable
درخشان تر
more glowing
مثبت تر
تحسین آمیز تر
more adulatory
تایید کننده تر
more approving
چاپلوس تر
more flattering
قدردان تر
more appreciative
ستودنی تر
more commendatory
تعریفی تر
more complimentary
تحسین برانگیزتر
more admiring
تاییدی تر
more approbatory
ستایش آمیز تر
more laudatory
شیفته تر
more rapturous
بامزه تر
more encomiastical
ستوده تر
more laudative
پانژیک تر
more panegyrical
