lane
lane - مسیر
noun - اسم
UK :
US :
جاده ای باریک در حومه شهر
جاده ای در شهر که اغلب در نام جاده ها استفاده می شود
one of the two or three parallel areas on a road which are divided by painted lines to keep traffic apart
یکی از دو یا سه ناحیه موازی در یک جاده که با خطوط رنگ آمیزی تقسیم شده است تا ترافیک را از هم دور نگه دارد
یکی از مناطق باریک موازی مشخص شده برای هر شرکت کننده در مسابقه دوی یا شنا
خط یا مسیری که در طول آن کشتی ها یا هواپیماها به طور منظم بین بنادر یا فرودگاه ها تردد می کنند
یک جاده باریک در حومه شهر یا در یک شهر
a special strip of a road sports track or swimming pool that is used to keep vehicles or competitors separate
نوار مخصوص جاده، پیست ورزشی یا استخر شنا که برای جدا نگه داشتن وسایل نقلیه یا رقبا استفاده می شود
مسیری از طریق دریا یا از طریق هوا که کشتی ها یا هواپیماها به طور منظم در امتداد آن حرکت یا پرواز می کنند
the knowledge experience or skills that someone has; used especially when saying that someone should only do things or express opinions on things that they know about
دانش، تجربه یا مهارت هایی که یک فرد دارد؛ مخصوصاً زمانی استفاده می شود که می گویند کسی فقط باید کارهایی را انجام دهد یا در مورد چیزهایی اظهار نظر کند که می داند
one of two or more marked paths in a road to keep vehicles traveling in the same direction a safe distance apart
یکی از دو یا چند مسیر مشخص شده در یک جاده برای حفظ فاصله ایمن وسایل نقلیه در یک جهت
A lane in a running track or swimming pool is a narrow section marked to keep the competitors apart.
یک خط در یک مسیر دویدن یا استخر شنا، بخش باریکی است که برای دور نگه داشتن رقبا مشخص شده است.
یک جاده باریک، به ویژه در حومه شهر یا در یک شهر کوچک
اون احمق بدون علامت دادن مسیر رو عوض کرد.
دوچرخههایمان را در مسیرهای زیبای روستایی میرفتیم.
شناگر روسی در خط 6 پیشتاز است.
آخرین امتداد جاده یک خط باریک است که با درختان محدود شده است.
busy shipping lanes
خطوط شلوغ کشتیرانی
winding country lanes
خطوط روستایی پر پیچ و خم
ما در امتداد یک مسیر گل آلود رانندگی کردیم تا به خانه مزرعه رسیدیم.
Park Lane
پارک لین
سریعترین راه از طریق خطوط عقب پشت ایستگاه اتوبوس است.
the inside/middle lane
خط داخلی / میانی
the northbound/southbound lane
خط شمال / جنوب
برای تغییر مسیر
علامت داد و خود را به لاین کند کشید.
یک بزرگراه چهار خطه
استرالیایی در خط چهار به سرعت از پشت بالا می آید.
اوبی، رکورددار، در خط 3 است.
یکی از شلوغ ترین خطوط کشتیرانی/دریایی جهان
a 20-lane bowling alley
یک سالن بولینگ 20 لاین
او شغل خوبی داشت، پول زیادی داشت و از زندگی در خط تندرو لذت می برد.
خط از کنار دریاچه می گذرد.
مایل ها در امتداد خطوط روستایی پر پیچ و خم دوچرخه سواری کردیم.
در سفر به یورک، از مسیرهای پر پیچ و خم روستایی عبور کردیم.
خط منتهی به روستا
یک کوچه کوچک به سمت ساحل می پیچد.
گاوها در امتداد خط هدایت می شدند.
به کوچه ای که زندگی می کردم پیچیدم.
خارج از روستا به یک کوچه سرسبز تبدیل شدیم که به یک مزرعه منتهی می شد.
خط در مسیری گل آلود به بیرون رفت.
آنها در امتداد خطوط پیچ در پیچ رانندگی کردند.
آنها در کلبه ای در چرچ لین زندگی می کنند.
آنها می رفتند و توت سیاه را در کنار کوچه ها می چیدند.
ماشین را در انتهای خط رها کردیم.
از خط روستایی آرام به سمت ساحل رودخانه رفتیم.
روشنایی در کوچه های عقب شهر ضعیف است.
در مسیرهای پیچ در پیچ باریک پشت کلیسای جامع چیزهای زیادی برای کاوش وجود دارد.
آدرس 53 Chancery Lane است.
جاده
مسیر
خیابان
گذر
کوچه
راه
pathway
مسیر پیاده روی
alley
گذرگاه
byway
دنباله
footpath
راه افسار
thoroughfare
جاده ای
نوار
bridleway
مسیر یدک کش
byroad
کانال
roadway
روکش
راهرو
towpath
مسیر افسار
alleyway
جینل
اسنیکت
vennel
پی گیری
aisle
توییتن
bridle path
باد
corridor
شریان
ginnel
passageway
snicket
twitten
wynd
artery
avenue
blockage
انسداد
closing
بسته شدن