treaty
treaty - معاهده
noun - اسم
UK :
US :
یک توافق نامه کتبی رسمی بین دو یا چند کشور یا دولت
توافقنامه رسمی بین دو کشور یا دولت
قرارداد رسمی بین دو شخص یا شرکت
توافق نامه کتبی بین دو یا چند کشور که به طور رسمی توسط رهبران آنها تأیید و امضا شده است
a written agreement between two or more countries that is formally approved and signed by their leaders
توافقنامه ای بین دو یا چند کشور که به طور رسمی توسط دولت های آنها تایید شده است
قرارداد رسمی بین دو شخص، شرکت یا سازمان
برخی کشورها همچنان از امضای معاهده ای برای ممنوعیت سلاح های شیمیایی خودداری می کنند.
صفحات 37831-35 شامل گزیده هایی از معاهدات کلیدی در مورد اتحاد است.
پس از ماه ها مذاکره، سرانجام آنها را متقاعد کرد که یک معاهده صلح امضا کنند.
این امر هرگونه مغایرت با قاعده سخت معاهده به نفع گسترش حقوق و تعهدات تحت معاهدات را توجیه می کند.
This justifies any discrepancy with the rigid treaty rule in favour of extending the rights and obligations under the treaties.
با این که این واقعیت مهم بود، تا بعدها، زمانی که معاهدات یک طرفه شروع به تحمیل کردند، تأثیر چندانی بر چین نداشت.
Important as that fact was, it had little effect on Chinauntil later when one-sided treaties began to be imposed.
یک تحلیل این است که یکی از طرفین پروتکل موافقت کرده است که برخی از تعهدات معاهده را بپذیرد.
هیچ ماده ای در معاهده وجود ندارد که آنها را از شرکت در آن محروم کند.
آقای هرد گفت که این اصلاحیه هیچ اثری نخواهد داشت و دولت به هر حال معاهده را تصویب خواهد کرد.
Mr Hurd said the amendment would have no effect and that the Government would ratify the treaty anyway.
تعداد کمی از افرادی که از آنها پرسیدیم، پیمان را درک کردند یا طرفدار رأی گیری بودند.
مقامات گفتند که این معاهدات حمایت دوجانبه و ترویج سرمایه گذاری، همکاری کیفری، مبادلات فرهنگی و همکاری گمرکی را شامل می شود.
The treaties covered bilateral protection and promotion of investments, penal cooperation cultural exchanges and customs cooperation officials said.
معاهده ورسای به جنگ جهانی اول پایان داد.
معاهده رم
یک پیمان صلح
برای تنظیم / امضا / تصویب یک معاهده
طبق مفاد این معاهده، لاروشل به انگلیسی ها واگذار شد.
قرار بود معاهده چندجانبه ممنوعیت آزمایش هسته ای امضا شود.
همه اعضا به تصویب این معاهده رای داده اند.
در سپتامبر 1871 ژاپن با چین معاهده تجاری منعقد کرد.
اندونزی طرف این معاهده نبود.
این معاهده در نیمه شب 31 دسامبر لازم الاجرا می شود.
یک معاهده دوجانبه بین آمریکا و مکزیک
یک معاهده بین المللی در مورد تغییرات آب و هوا
معیارهای تعیین شده در معاهده
بیست و هفت کشور معاهده ای را برای حفاظت از آب های دریای کارائیب امضا خواهند کرد.
معاهده اتحادیه اروپا
ما یک معاهده با کشورهای همسایه برای محدود کردن انتشار گازهای مضر امضا کرده ایم.
Under the treaty (= according to the agreement), inspections are required to see if any country is secretly developing nuclear arms.
بر اساس این معاهده (= طبق توافق)، بازرسی ها لازم است تا ببینند آیا کشوری مخفیانه سلاح های هسته ای تولید می کند یا خیر.
آخرین کشوری که این معاهده را تصویب کرد فرانسه است.
The US wants a new air treaty with the UK to lift barriers on the cities that each nations' carriers can serve.
ایالات متحده خواهان یک معاهده هوایی جدید با بریتانیا برای رفع موانع بر سر راه شهرهایی است که شرکت های هواپیمایی هر کشور می توانند به آنها خدمات رسانی کنند.
فروش اموال مشارکتی باید به صورت قرارداد خصوصی یا در مزایده انجام شود.
توافق
قرارداد
معامله
pact
پیمان
covenant
میثاق
فشرده - جمع و جور
compact
درك كردن
چانه زدن
bargain
ترتیب
accord
رابطه، رشته
کنکوردات
طرفدار
پروتکل
concordat
اتحاد
entente
سوگند - تعهد
protocol
مذاکره
منشور
pledge
لیگ
آتش بس
concord
کارتل
charter
اصلاح
تحریم
truce
توافقنامه بین المللی
armistice
وضع
cartel
وعده
reconciliation
transaction
disposition