allegation
allegation - ادعا
noun - اسم
UK :
US :
بیانیه ای که نشان می دهد شخصی کار اشتباه یا غیرقانونی انجام داده است، اما ثابت نشده است
بیانیه ای که بدون ارائه مدرک بیان می شود مبنی بر اینکه شخصی کاری اشتباه یا غیرقانونی انجام داده است
a statement that someone has done something wrong or illegal but which has not been proved to be true
اظهاراتی که نشان می دهد شخصی کار اشتباه یا غیرقانونی انجام داده است، اما صحت آن ثابت نشده است
او ادعایی را مطرح کرده است و من انتظار دارم آن را ثابت کند.
در مطبوعات ادعاهایی مبنی بر عمدی آتشسوزی منتشر شده است.
Previously the coup allegations have been launched against the manner by which Bush obtained the presidency.
پیش از این، اتهامات کودتا علیه شیوه ای که بوش از طریق آن به ریاست جمهوری دست یافت، مطرح شده بود.
وایمار اتهامات مربوط به سوء مدیریت مالی را رد کرد.
من به وزیر گفتم که ادعاهای او را باورنکردنی می دانم.
این یک ادعای وحشیانه و شیطنت آمیز است که به خاطر آن محترم. خانم سایه ای از مدرک ندارد.
اینها اتهامات جدی است. آیا مدرکی برای حمایت از آنها دارید؟
این روزنامه ادعاهای متعددی را مطرح کرد که هیچ کدام صحت نداشت.
این کتاب حاوی ادعاهای تکان دهنده درباره زندگی خصوصی سناتور است.
از آنجایی که این اتهامات در شش ماه گذشته مطرح شده است، به نظر نمی رسد هیچ یک از طرفین از این اتهام مصون باشند.
اما اگر این ادعا شایعه یا ساختگی محض باشد، والنسکی در حال ریل گذاری است.
Prosecutors said the allegation was made long ago by an unreliable supergrass, and no investigation is expected.
دادستان ها گفتند که این ادعا مدت ها پیش توسط یک سوپرگرس غیرقابل اعتماد مطرح شده است و انتظار نمی رود تحقیقاتی انجام شود.
اتهامات فساد در اداره پلیس وجود داشت.
to investigate/deny/withdraw an allegation
بررسی / رد / پس گرفتن یک ادعا
چندین روزنامه ادعاهایی مبنی بر فساد اداری در اداره پلیس شهر مطرح کردند.
اتهامات عدم صداقت علیه او
این کمیته اتهامات جدی در مورد دخالت در کار خود مطرح کرده است.
ادعایی مبنی بر اینکه او بی صداقت بوده است
He has resigned amid corruption allegations.
او به دلیل اتهامات فساد مالی استعفا داده است.
او از اعتراف اتهامات خودداری کرد.
من به شما توصیه می کنم قبل از تماس با وکیل خود از ادعای خود صرف نظر کنید.
متهمان پرونده افترا معتقدند که ادعاهای آنها درست است.
وزیر حق پاسخگویی به اتهامات خاص را دارد.
مدرسه ای که در مرکز این اتهامات قرار دارد
بیش از دو ماه طول کشید تا این ادعا رد شود.
کمیته هیچ مدرکی برای حمایت از اتهامات قاچاق پیدا نکرد.
اتهامات تازه ای در مورد جنایات مطرح شده است.
او اتهامات جدی علیه این شرکت مطرح کرده است.
اتهامات مربوط به زندگی خصوصی رئیس جمهور
آنها در حال بررسی ادعاهایی هستند مبنی بر اینکه یک زندانی توسط یک زندانبان مورد حمله قرار گرفته است.
او باید با ادعاهایی مبنی بر دریافت پول از مجرمان مقابله کند.
چندین نفر از بیماران او ادعاهایی مبنی بر سوء رفتار حرفه ای در مورد/علیه او مطرح کرده اند.
ادعاهایی مبنی بر اینکه آقای دوایت از مجرمان شناخته شده پول دریافت می کرد، رسوایی ایجاد کرد.
اتهامات فساد صحت نداشت.
مدیر اجرایی این شرکت پاییز گذشته به دلیل اتهامات مربوط به هزینه های خود استعفا داد.
او این ادعا را رد کرد که با کارکنانش ناعادلانه رفتار کرده است.
او اتهامات اخراج ناعادلانه را علیه کارفرمایان سابق خود مطرح کرد.
declaration
اعلام
assertion
ادعا
بیانیه
affirmation
تایید
مطالبه
شارژ
حرفه
asseveration
نسبت دادن
imputation
اقرار
avowal
بحث و جدل
شهادت
اتهام
accusation
تصدیق
attestation
تلقین
insinuation
بدرقه
averment
اعلامیه
proclamation
شواهد و مدارک
مشاجره
contention
درخواست
plea
پیشنهاد
شاهد
انتقاد
censure
اشاره
hint
نشانه
پیامد
intimation
صدور گواهینامه
جرم انگاری
certification
ادعای انگلستان
crimination
تظاهر به ایالات متحده
pretenceUK
pretenseUS