arrears
arrears - معوقه
noun - اسم
UK :
US :
پولی که به کسی بدهکار هستید، زیرا پرداختهای منظم را در زمان صحیح انجام ندادهاید
پولی که به دلیل عدم پرداخت به موقع بدهکار است
if someone is in arrears, or if their payments are in arrears, they are late in paying something that they should pay regularly
اگر کسی معوق باشد یا پرداخت هایش معوق باشد، در پرداخت چیزی که باید مرتباً باید پرداخت کند تأخیر داشته باشد.
برای شروع معوقه بودن
برای دریافت دستمزد یا پرداختی برای یک خدمت در پایان مدت زمانی که کار کرده اید
پولی که بدهکار است و باید قبلا پرداخت شده باشد
بدهی پولی که باید در گذشته پرداخت می شد
UK if someone is paid in arrears, they are paid at the end of the period of time during which the money was earned
اگر به کسی معوقه پرداخت شود، در پایان دوره زمانی که پول در طی آن به دست آمده پرداخت می شود.
پیشنهاد اولیه این بود که هیچ بودجه تضمینی و پرداخت معوقه وجود نداشته باشد.
پرداخت معوقه هر چهار هفته یا هر سه ماه یکبار، هر کدام که شما ترجیح می دهید، انجام می شود.
آمریکا چه زمانی بدهی های معوقه خود را به سازمان ملل پرداخت می کند؟
If interest payments are waived, the society is not obliged to pay arrears of interest in future years.
در صورت انصراف از پرداخت سود، جامعه موظف به پرداخت سود معوقه در سال های آینده نیست.
این تفاوت با امتناع پارلمان از پرداخت حقوق معوقه ارتش تشدید شد.
معوقات طولانی مدت همچنان در حال افزایش است زیرا جوامع سعی می کردند خانواده ها را در خانه های خود نگه دارند.
Sir George said that arrears represented 8.5 percent of the total rent collectable in the 1990/91 financial year.
سر جورج گفت که معوقات 8.5 درصد از کل اجاره بها قابل وصول در سال مالی 1990/91 را تشکیل می دهد.
rent/mortgage/tax arrears
اجاره / رهن / مالیات معوقه
ما دو ماه از اجاره بها عقب افتاده ایم.
مستاجران ما با اجاره بها معوقه شده اند.
معوقه ماهانه به شما پرداخت خواهد شد.
این کشور 80 میلیون دلار معوقه با وام های 400 میلیون دلاری جمع کرده بود.
دولت موافقت کرده است که تمام بدهی های معوقه به اعضای نیروهای مسلح را بپردازد.
مقامات محلی باید تلاش کنند تا اجاره بهای عقب افتاده را پس بگیرند.
افزایش شدید معوقات در پرداخت سود وجود دارد.
خانواده به خاطر معوقات وام مسکن با اخراج مواجه هستند.
Unions are demanding the settlement of pay arrears.
اتحادیه ها خواستار تسویه حقوق معوقه هستند.
rent arrears
اجاره معوقه
او با وام مسکن خود با مشکلاتی روبرو شد و بیش از 18000 پوند معوقه جمع کرد.
دولت متعهد به پرداخت کامل و به موقع بدهی ها و معوقات عمومی خود است.
تنها 75 نفر از 7300 وام گیرنده آن معوقه هستند.
حدود 180000 صاحب خانه بیش از سه ماه معوقه داشتند.
هزینه مراقبت از کودک اغلب باید از قبل پرداخت شود، در حالی که حقوق ها به صورت معوقه پرداخت می شود.
بدهی
debts
بدهی ها
arrearage
معوقه
صورت حساب
مطالبه
کمبود
ناشی از
نمره
تعادل
debit
عوارض
dues
وظیفه
بدهکاری
indebtedness
مسئولیت
liabilities
تعهد
liability
بدهی پول
پرداخت معوق
deficiency
پرداخت های معوقه
money owing
مبلغ معوق
outstanding payment
مبلغ معوقه
outstanding payments
پرداخت معوقه
amount outstanding
موجودی سررسید
amount overdue
مبلغ پرداخت نشده
صورت حساب پرداخت نشده
حساب
sum unpaid
برگه
unpaid bill
شمارش
IOU
tab
تعهد مالی
tally
IOU
اعتبار
دارایی
excess
اضافی
ingratitude
ناسپاسی
tally
شمارش
توافق
irresponsibility
بی مسئولیتی
پول نقد
سود
