espouse

base info - اطلاعات اولیه

espouse - حمایت کردن

verb - فعل

/ɪˈspaʊz/

UK :

/ɪˈspaʊz/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [espouse] در گوگل
description - توضیح

  • حمایت از یک ایده، عقیده و غیره، به ویژه یک عقیده سیاسی


  • درگیر شدن یا حمایت از یک فعالیت یا نظر


  • برای حمایت از یک فعالیت یا نظر

  • Under any such setup, voters elect a leader who espouses a program.


    تحت هر چنین ساختاری، رای دهندگان رهبری را انتخاب می کنند که از یک برنامه حمایت می کند.

  • He did not espouse a theory of contingent duties vesting subsequently to careless acts.


    او از نظریه‌ای مبنی بر وظایف احتمالی که متعاقباً به اعمال سهل‌انگیز محول می‌شود، حمایت نکرد.

  • This was the credo that Church himself espoused as a landscape artist.


    این عقیده ای بود که خود چرچ به عنوان یک هنرمند منظره از آن حمایت می کرد.

  • It has been rhetorically espoused by politicians and sceptically analysed by academics.


    سیاستمداران به صورت لفاظی از آن حمایت کرده و دانشگاهیان با شک و تردید تحلیل کرده اند.

  • Followers of the sect espouse pure love and nonviolence.


    پیروان این فرقه طرفدار عشق خالص و عدم خشونت هستند.

  • Until recently women have had a struggle to get the unions to espouse their interests.


    تا همین اواخر، زنان برای وادار ساختن اتحادیه‌ها به حمایت از منافعشان، مبارزه‌ای داشتند.

example - مثال
  • They espoused the notion of equal opportunity for all in education.


    آنها از مفهوم فرصت برابر برای همه در آموزش حمایت کردند.

  • Vegetarianism is one cause she does not espouse.


    گیاهخواری یکی از دلایلی است که او از آن حمایت نمی کند.

  • He espoused conservative political views.


    او از دیدگاه های سیاسی محافظه کارانه حمایت می کرد.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

  • مخالفت کنند


  • رد کردن


  • حمله کنند


  • کویر


  • مخالف بودن

  • disallow


    اجازه ندادن

  • forsake


    رها کردن


  • انکار


  • کاهش می یابد

  • repudiate


    مخالفت

  • disapprove


    وتو


  • اختلاف نظر

  • dissent


    مقاومت کردن

  • veto


    جر و بحث


  • اعتراض


  • فرق داشتن


  • هدف - شی


  • اجتناب کنید


  • طرد کردن


  • منع

  • rebuff


    تنزیل

  • shun


    مخالفت از

  • spurn


    صرف نظر کردن

  • forbid


    چشم پوشی کردن

  • discountenance


    انکار کردن

  • dissent from


    ممنوع کرده است

  • renounce


    اجتناب

  • abjure


  • disown


  • prohibit


  • eschew


لغت پیشنهادی

faulty

لغت پیشنهادی

ignorance

لغت پیشنهادی

steadfast