appears
appears - ظاهر می شود
N/A - N/A
UK :
US :
شروع به دیده شدن یا حضور داشتن
اگر در دادگاه حاضر شوید، رسماً آنجا هستید زیرا درگیر یک محاکمه هستید
به نظر می رسد
برای اجرای عمومی در یک نمایش، فیلم یا نمایش
برای شروع به وجود یا در دسترس شدن
رسیدن
قابل توجه شدن یا حضور داشتن
ظاهر شدن نیز باید در دسترس باشد
برای اجرای عمومی در یک نمایش، فیلم، رقص یا رویدادهای مشابه دیگر
او ناگهان در آستانه در ظاهر شد.
یک ماه در خانه بودیم که لکه های تیره روی دیوار ظاهر شد.
نام او برای نورپردازی در تیتراژ فیلم آمده است.
هر دو زن اواخر این هفته در برابر قضات حاضر خواهند شد.
شما باید در مصاحبه آرام به نظر برسید، حتی اگر از زیر آن وحشت دارید.
برای افرادی که او را نمی شناسند، احتمالاً نسبتاً غیر دوستانه به نظر می رسد.
چیزها همیشه آنطور که به نظر می رسند نیستند.
به نظر می رسد که او واقعاً مرد را دوست دارد، که به نظر من باورنکردنی است.
به نظر می رسد اشتباهی وجود دارد.
به نظر می رسد (که) او مهمانی را به تنهایی ترک کرد.
به نظر من (که) (= فکر می کنم که) باید تغییراتی ایجاد کنیم.
It would appear (that) (= it seems that) nobody on board the aircraft actually had a licence to fly it.
به نظر می رسد (که) (= به نظر می رسد که) هیچ کس در هواپیما در واقع مجوز پرواز با آن را نداشته است.
به نظر می رسد که / انگار اشتباه کرده ام.
Everything was not as it appeared - secret deals had been done.
همه چیز آنطور که به نظر می رسید نبود - معاملات مخفی انجام شده بود.
من می دانم که چگونه باید ظاهر شود، اما واقعاً آنقدرها هم که به نظر می رسد بد نیست.
او ترک کرده است؟ به نظر می رسد نه/چنین است.
فکر کنم دیر کردیم. پس به نظر می رسد.
او در جدیدترین اقتباس از Bleak House ظاهر خواهد شد.
او برای مدت کوتاهی در فیلم جدید باند ظاهر می شود.
من متوجه شده ام که اتومبیل های کوچکتر دوباره شروع به ظاهر شدن (= تولید یا فروش می شوند).
The film currently showing in the States, will be appearing on our screens (= we will be able to see it) later this year.
این فیلم که در حال حاضر در ایالات متحده نمایش داده می شود، در اواخر سال جاری روی پرده های ما نمایش داده می شود (= ما می توانیم آن را ببینیم).
اگر او تا ساعت ده ظاهر نشده است، من بدون او می روم.
در این هنگام کشتی کشتی ناگهان ظاهر شد.
عکس او در صفحه اول روزنامه چاپ شد.
هفته آینده باید در دادگاه حاضر شویم.
مصاحبه با رئیس جمهور یکشنبه آینده منتشر خواهد شد.
فرماندار در آستانه انتخابات با اطمینان از پیروزی ظاهر شد.
به نظر می رسد (که) او از کسی خواسته بود که او را از مهمانی به خانه براند.
او در حال حاضر در دو فیلم سینمایی حضور دارد.
shows
نشان می دهد
reveals
آشکار می کند
emerges
پدیدار می شود
stands out
برجسته می شود
sticks out
می چسبد
چشم را جلب می کند
exposes
افشا می کند
features
امکانات
flashes
چشمک می زند
presents
هدیه
becomes visible
قابل مشاهده می شود
به چشم می آید
در انگلستان محقق می شود
materialisesUK
سطوح
surfaces
ایالات متحده را تحقق می بخشد
materializesUS
ناشی می شود
arises
شکوفه می دهد
blossoms
می شکند
breaks out
بیرون می آید
comes out
محصولات زراعی تا
crops up
طلوع می کند
dawns
اولین
debuts
فوران می کند
erupts
بافندگی
looms
دوباره ظاهر می شود
reappears
دوباره مادی می شود
rematerializes
بالا می رود
resurfaces
شلیک می کند
rises
چشمه می زند
shoots up
springs up
disappears
ناپدید می شود
vanishes
محو می شود
fades
نامرئی می شود
becomes invisible
تبخیر می شود
fades away
پاک می کند
evaporates
از بین می رود
clears
حل می شود
evanesces
پنهان می کند
dissolves
از دید خارج می شود
hides
از نظر دور می شود
دیگر قابل مشاهده نیست
از دید ناپدید می شود
از روی زمین محو می شود
ذوب می شود
melts away