cocoon
cocoon - پیله
noun - اسم
UK :
US :
پوشش ابریشمی که پروانه های جوان و سایر حشرات برای محافظت از خود در هنگام رشد می سازند
something that wraps around you completely especially to protect you
چیزی که به طور کامل در اطراف شما می پیچد، به خصوص برای محافظت از شما
a place or situation in which you feel comfortable and safe and are protected from anything unpleasant
مکان یا موقعیتی که در آن احساس راحتی و امنیت می کنید و از هر چیز ناخوشایندی در امان هستید
محافظت یا احاطه کامل از کسی یا چیزی، به خصوص به طوری که احساس امنیت کند
the covering made of soft smooth threads that surrounds and protects particular insects during the pupa stage as they develop into adult form
پوششی ساخته شده از نخ های نرم و صاف که حشرات خاصی را در مرحله شفیره در حین تبدیل شدن به شکل بالغ احاطه کرده و از آنها محافظت می کند.
مکانی امن و آرام
برای محافظت از کسی یا چیزی از درد یا موقعیت ناخوشایند
the silky covering that encloses and protects caterpillars (= a type of insect) during a stage in their lives before they develop into adults
پوشش ابریشمی که کاترپیلارها (= نوعی حشره) را در طول مرحله ای از زندگی آنها قبل از اینکه به بزرگسالی تبدیل شوند، محصور و محافظت می کند.
شکل. پیله نیز مکانی امن و آرام است
سه روز و سه شب در پیلهای از طناب از تیرهای اتاق زیر شیروانی آویزان شدم.
But it was clear to all that the then Massachusetts governor would have fit snugly into the capital cocoon.
اما برای همه روشن بود که فرماندار وقت ماساچوست به خوبی در پیله پایتخت جا میگرفت.
The silken cocoons of these two other moths are tough roundish structures built inside leaves rolled together.
پیلههای ابریشمی این دو پروانه دیگر، ساختارهای گرد و سختی هستند که در داخل برگهایی که به هم پیچیده شدهاند، ساخته شدهاند.
Some species attach the cocoons to stones underwater and others carry the cocoons with them until the young hatch.
برخی از گونهها پیلهها را به سنگها در زیر آب میچسبانند و برخی دیگر پیلهها را با خود حمل میکنند تا جوانی از تخم بیرون بیاید.
این کودکان خارج از پیله طبقه متوسط زندگی می کنند.
پیله اتاق هتل ما
تعداد زیادی پیله کوچک آنها اکنون پیله پروانه را کاملا پر کرده است.
He had rolled through childhood in a warm cocoon of love provided by endless cousins, uncles, aunts and servants.
او دوران کودکی را در پیله گرم عشقی که توسط عموزاده ها، عموها، خاله ها و خدمتکاران بی پایان فراهم شده بود، طی کرده بود.
آنی احساس کرد که دستش در یک پیله گرم از پودر تالک و پوست صاف کودک محصور شده است.
مورد
casing
پوشش
covering
پوسته
غلاف
ژاکت
sheath
بدنە ضد آب شناور
مسکن
husk
کپسول
hull
محفظه
armourUK
capsule
armorUS
pod
کت
encasement
لایه
armourUK
حباب
armorUS
پوست
لفاف
کاغذ بسته بندی
bubble
پاكت نامه
integument
آستین
sheathing
تکان دادن
ظرف
wrapper
پریکارپ
wrapping
کشتی
envelope
پارس سگ
sleeve
shuck
pericarp
bark
rind
در معرض گذاشتن
uncover
برملا کردن
unwrap
باز کردن
integrate
ادغام کردن
reintegrate
ادغام مجدد
desegregate
تفکیک کردن
mingle
مخلوط شدن
پیوستن
عبارتند از
زن و شوهر
unite
متحد کردن
ارتباط دادن
جمع آوری
گنجاندن
ضمیمه کردن
اتصال
ترکیب کردن