during
during - در حین
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
از ابتدا تا پایان یک دوره زمانی
در مقطعی از یک دوره زمانی
در یک نقطه در یک دوره زمانی، یا در کل یک دوره زمانی
در تمام یک دوره زمانی
در یک نقطه یا در نقاط مختلف در طول یک دوره زمانی
در طول یک فرآیند یا دوره زمانی خاص
during a period of time or before the end of a period – used when you want to emphasize that it is a short or limited period
در یک دوره زمانی، یا قبل از پایان یک دوره - زمانی استفاده می شود که می خواهید تأکید کنید که یک دوره کوتاه یا محدود است.
از ابتدا تا پایان یک دوره خاص
در زمانی بین شروع و پایان یک دوره
از آغاز تا پایان (یک دوره خاص)
در زمانی بین آغاز و پایان (یک دوره)
There are always significant traffic problems during commuting hours.
همیشه مشکلات ترافیکی قابل توجهی در ساعات رفت و آمد وجود دارد.
شش جلسه در سه ماهه زمستانی کالج برگزار خواهد شد.
کار تری طی سه ماه گذشته بسیار پیشرفت کرده است.
هنری در طول شب درگذشت.
در هفته دوم دسامبر، نرخ بیکاری دو درصد کاهش یافت.
در تابستان به عنوان نجات غریق کار می کرد.
در طول تابستان زمان بیشتری را بیرون از خانه می گذرانیم.
این مکان در زمان جنگ پناهگاه حملات هوایی بود.
در یک زمان در آخر هفته شخصی به ساختمان نفوذ کرد.
در طول دهه 1990
پروازهای اضافی به کلرادو در طول زمستان وجود دارد.
لطفا در حین اجرا بنشینید
او در طول شب به بیمارستان منتقل شد.
در طول اقامتم در رم فقط یک بار او را دیدم.
آنها در طول شب کار می کنند و روز می خوابند.
در طول جنگ جهانی دوم پیشرفتهای عظیمی در فناوری هوانوردی صورت گرفت.
در طول شب چندین بار از خواب بیدار شدم.
امیدواریم در تابستان روزهای آخر هفته را در کشور بگذرانیم.
از طریق
که در
در سراسر
amidst
در میان
در تمام طول
در طول دوره
در زمان
بر فراز
درست از طریق
همه را از طریق
در طول زمان بین
amid
در طول، در حین
تا زمان
دور و بر
همزمان با
برای مدت زمان
برای تمام طول
برای زمان بین
برای زمان
برای کل
در وسط
در طول سالها در
در طول زمان
تا آخر
در داخل
در حدود زمان
مقدم بر
جلوتر از
قبل از
قبلی به
earlier than
زودتر از
pending
انتظار
تا زمان
antecedent to
قدامی به
anterior to
قبل از آمدن
پیش از
درست قبل از
قبلی
pre-
تا
preceding
پایین به
sooner than
پیش از این
till
در مقابل
up till
بعد از
ذیل
مقدماتی به
ere
گذشته
از آنجا که
منجر به
موفق شدن
preliminary to
afore
succeeding