blah
blah - بلا
noun - اسم
UK :
US :
اظهارات یا اظهاراتی که خسته کننده است و معنای زیادی ندارد
not having an interesting taste appearance character etc
نداشتن سلیقه، ظاهر، شخصیت و غیره جالب
کمی بیمار یا ناراضی
خیلی خوب، خاص یا جالب نیست
احساس علاقه، انرژی یا هیجان زیادی ندارید
گفتار یا نوشتار زیاد که معنای بسیار کمی دارد
a word phrase amount etc. when you do not say or know exactly which sometimes used when you are giving an example
یک کلمه، عبارت، مقدار، و غیره زمانی که شما دقیقا نمی گویید یا نمی دانید کدام، گاهی اوقات برای مثال استفاده می شود
احساس علاقه، انرژی یا هیجان بسیار کم
زیاد صحبت کردن به گونه ای که معنای بسیار کمی داشته باشد
خسته کننده یا معمولی
بلا، بلا، بلا و در همین راستا، یادا-یادا-یادا.
ریکاوری معجزه آسا، مثل یک تُن آجر به من زد و بعد همه چیز تمام شد، بلا بله بلا.
آیا میخواهیم در مورد فرآیند ارتباط صحبت کنیم، میدانی، سلام، بل، بل، بلا،
شماره تلفن من بلاهههه
چیزی از آن و سپس او گفت: بله و بله و بلا.
برخی بلاههههننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
گفتند: «بیا داخل، بنشین، بل، بل، بل، اینجا امضا کن».
این یک رستوران شیک است، اما غذا به نوعی خوب است.
کمی احساس بدی داشتم و زود رفتم.
در مورد سرنوشت و سرنوشت زیاد اختراع نکنید.
این سخنرانی حاوی هیچ پیشنهاد سیاستی واقعی نبود، فقط خیلی خوب.
ممکن است در یک مجله بخوانید که فلانی درباره فلان و فلان می گوید بلاه.
Blah squared is blah multiplied by blah.
مربع بلا، ضرب در بله است.
از نظر بدنی فعال بمانید تا از ورود بلاهای زمستانی به شما جلوگیری کنید.
فكر درست كردن شام هر شب باعث ميشود كه من را با خجالتها رها كند.
ای کاش همه آنها درباره سیاست فحش دادن را متوقف می کردند.
ماههاست که رسانهها در مورد این موضوع سخن میگویند.
من فکر می کردم که نمایش بی نظیر است.
boring
حوصله سر بر
dreary
دلگیر
humdrum
زمزمه
monotonous
یکنواخت
pedestrian
عابر پیاده
plodding
سرازیر شدن
banausic
بانوسیک
monotone
ملایم
bland
تولید خمیازه
yawn producing
کدر
dull
غیر جالب
uninteresting
خسته کننده
tedious
تخت
بی مزه
insipid
بی رنگ انگلستان
colourlessUK
بی رنگ آمریکا
colorlessUS
غیر هیجان انگیز
unexciting
خشک
drab
منثور
رام کردن
prosaic
بی جان
tame
بی انگیزه
lifeless
ضعیف بریتانیا
uninspiring
بی درخشش ایالات متحده
wearisome
کهنه
lacklustreUK
پوچ
lacklusterUS
بدون الهام
stale
عادی
vapid
uninspired
commonplace
هیجان انگیز
جالب هست
spirited
نجیب
سرشار از زندگی
exceptional
استثنایی
فرد
عجیب
خارق العاده
abnormal
غیرطبیعی
imaginative
تخیلی
out-of-the-way
خارج از مسیر
غیر معمول
entertaining
سرگرم کننده
fascinating
شگفت انگیز
inspired
الهام گرفته
poetical
شاعرانه
poetic
فكر كردن
خلاق
