axis
axis - محور
noun - اسم
UK :
US :
خط فرضی که یک جسم گرد بزرگ مانند زمین به دور آن می چرخد
خطی که در وسط یک شکل منظم کشیده شده و آن را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند
یکی از دو خط یک نمودار، که با آن موقعیت نقاط اندازه گیری می شود
the countries, including Germany, Italy, and Japan, who fought together during World War II against the Allies.
کشورهایی از جمله آلمان، ایتالیا و ژاپن که در طول جنگ جهانی دوم با هم علیه متفقین جنگیدند.
a real or imaginary straight line going through the centre of a object that is spinning, or a line that divides a symmetrical shape into two equal halves
یک خط مستقیم واقعی یا خیالی که از مرکز جسمی که در حال چرخش است می گذرد، یا خطی که یک شکل متقارن را به دو نیمه مساوی تقسیم می کند.
یک خط ثابت روی نمودار که برای نشان دادن موقعیت یک نقطه استفاده می شود
دومین استخوان کوچک در گردن که ستون فقرات را تشکیل می دهد و از جمجمه حمایت می کند
توافقی بین دولت ها یا سیاستمداران برای همکاری با یکدیگر برای دستیابی به یک هدف خاص
the countries, including Germany, Italy, and Japan, that fought against the Allies in the Second World War
کشورهایی از جمله آلمان، ایتالیا و ژاپن که در جنگ جهانی دوم علیه متفقین جنگیدند
a real or imaginary straight line that goes through the center of a spinning object or a line that divides a shape into two equal halves
یک خط مستقیم واقعی یا خیالی که از مرکز یک جسم در حال چرخش می گذرد یا خطی که یک شکل را به دو نیمه مساوی تقسیم می کند.
The earth's axis is an imaginary line that goes through the earth between the North Pole and the South Pole.
محور زمین خطی خیالی است که از زمین بین قطب شمال و قطب جنوب می گذرد.
محور نیز یک خط روی نمودار است که برای نشان دادن موقعیت یک نقطه استفاده می شود.
یکی از دو یا چند خط ثابت در یک نمودار
زمین بر روی یک محور می چرخد و قطب های شمال و جنوب را ایجاد می کند.
Concern for production is illustrated on the horizontal axis.
نگرانی برای تولید در محور افقی نشان داده شده است.
An outer cylinder of platinum was used as the anode, with a rod of palladium on its axis as the cathode.
یک استوانه بیرونی از پلاتین به عنوان آند با میله ای از پالادیوم در محور آن به عنوان کاتد استفاده شد.
این فرضیه مجموعه ای نامتناهی از منحنی های بی تفاوتی را ایجاد می کند که نسبت به محور L محدب هستند.
Muscle strips were mounted with the longitudinal axis parallel to the direction of the circular muscle bundles.
نوارهای عضلانی با محور طولی موازی با جهت بستههای عضلانی دایرهای نصب شدند.
در شکل 11-7 نرخ دستمزد برای نیروی کار در دو محل در محور عمودی نشان داده شده است.
These edges can be considered mutually exclusive interpretations of some stretch of the utterance defined by the z and x axis.
این لبهها را میتوان تفسیرهای متقابلاً انحصاری از برخی امتداد گفتار تعریف شده توسط محور z و x در نظر گرفت.
چرخش مریخ بر محور خود نسبت به زمین بیشتر طول می کشد.
محور چرخش زمین
the vertical/horizontal axis
محور عمودی/افقی
The real wage is measured along the horizontal axis and the quantity of labour is measured along the vertical axis.
دستمزد واقعی در امتداد محور افقی و مقدار نیروی کار در امتداد محور عمودی اندازه گیری می شود.
جاده اصلی در محور شمال به جنوب است.
سرعت در امتداد محور افقی اندازه گیری می شود
an axis of symmetry
یک محور تقارن
محور یک دایره قطر آن است.
the Franco-German axis
محور فرانسه و آلمان
زمین حول محوری می چرخد که به قطب شمال و جنوب می پیوندد.
قطر دایره نیز یک محور است.
فاصله را روی محور عمودی y در برابر زمان روی محور x افقی رسم کنید.
the Axis powers/nations
قدرت ها/ملت های محور
We can label the axes - time is on the horizontal axis, and the amount (or value) of money is shown on the vertical axis.
ما می توانیم محورها را برچسب گذاری کنیم - زمان در محور افقی است و مقدار (یا ارزش) پول در محور عمودی نشان داده شده است.
محور عمودی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی تعدیل شده بر اساس تورم را نشان می دهد.
اتحاد
ائتلاف
اتحاد. اتصال
لیگ
confederation
کنفدراسیون
federation
فدراسیون
confederacy
توده
bloc
ترکیب کردن
شراکت
ترکیبی
مسدود کردن
وابستگی
affiliation
طرفدار
entente
فشرده - جمع و جور
compact
کنکوردات
concordat
هم ترازی
alignment
پیمان
pact
توافق
معاهده
اتحادیه
سندیکا
syndicate
کنسرسیوم
consortium
حلقه
گروه
صنفی
guild
سازمان ایالات متحده
organizationUS
فرقه
faction
جامعه
سازمان انگلستان
organisationUK
برادری
fraternity