plot
plot - طرح
noun - اسم
UK :
US :
یک نقشه مخفی توسط گروهی از افراد برای انجام کاری مضر یا غیرقانونی
رویدادهایی که داستان اصلی یک کتاب، فیلم یا نمایشنامه را تشکیل می دهند
یک قطعه زمین کوچک برای ساختن یا پرورش چیزها در آن
a piece of land that a particular family owns in a cemetery, in which members of the family are buried when they die
قطعه زمینی که یک خانواده خاص در یک قبرستان دارند و اعضای خانواده پس از مرگ در آن دفن می شوند.
نقشه ای که پلان یک ساختمان را در سطح زمین نشان می دهد
برنامه ریزی مخفیانه برای آسیب رساندن به یک شخص یا سازمان، به ویژه یک رهبر سیاسی یا دولت
برای ترسیم علائم یا خطی برای نشان دادن حقایق، اعداد و غیره
برای علامت گذاری، محاسبه یا دنبال کردن مسیر یک هواپیما یا کشتی، به عنوان مثال روی نقشه
برای کشیدن خط یا منحنی که حقایق یا ارقام را نشان می دهد
داستان یک کتاب، فیلم، نمایشنامه و ...
a secret plan made by several people to do something that is wrong harmful, or not legal especially to do damage to a person or a government
نقشه مخفیانه ای که توسط چند نفر برای انجام کاری اشتباه، مضر یا غیر قانونی انجام می شود، به ویژه برای آسیب رساندن به یک شخص یا یک دولت.
قطعه کوچکی از زمین که برای هدف خاصی علامت گذاری یا اندازه گیری شده است
یک نمودار یا نمودار
علامت گذاری یا ترسیم چیزی روی یک تکه کاغذ یا نقشه
to make marks to show the position movement or development of something usually in the form of lines or curves between a series of points on a map or piece of paper
علامت گذاری برای نشان دادن موقعیت، حرکت یا توسعه چیزی، معمولاً به شکل خطوط یا منحنی بین یک سری از نقاط روی نقشه یا تکه کاغذ
برنامه ریزی مخفیانه برای انجام کاری اشتباه، مضر یا غیرقانونی
برنامه ریزی مخفیانه برای انجام کاری خنده دار یا لذت بخش برای یا برای کسی
نوشتن طرح برای چیزی
یک برنامه مخفی برای انجام کاری که اشتباه، مضر یا غیرقانونی است
پلان یا داستان اصلی یک کتاب، فیلم، نمایشنامه و غیره.
to mark a paper or use a computer to show the position of a number or represent a solution to an equation (= mathematical statement) and create a graph (= drawing)
علامت گذاری یک کاغذ یا استفاده از رایانه برای نشان دادن موقعیت یک عدد یا نشان دادن جواب یک معادله (= عبارت ریاضی) و ایجاد نمودار (= نقاشی)
To plot something is also to mark or draw lines showing a route on a piece of paper or a map or to put numbers on a piece of paper to show how amounts are related
ترسیم چیزی همچنین علامت گذاری یا ترسیم خطوطی است که مسیری را روی یک تکه کاغذ یا نقشه نشان می دهد، یا قرار دادن اعداد روی یک تکه کاغذ برای نشان دادن چگونگی ارتباط مقادیر.
یک قطعه زمین کوچک که برای هدف خاصی در نظر گرفته شده است
علامت گذاری برای نشان دادن موقعیت، حرکت یا پیشرفت چیزی، معمولاً به صورت خطوط یا منحنی بین یک سری از نقاط روی یک تکه کاغذ
to make marks to show the position movement or development of something usually in the form of lines or curves between a series of points on a piece of paper
برنامه ریزی مخفیانه برای انجام کاری
خانواده و حامیان جفری مشکوک بودند که این توطئه ای است که توسط کاپیتان لیک و دوستانش طراحی شده است.
جنیس مظنون به طراحی نقشه ای علیه خطوط هوایی ایالات متحده در شرق آسیا بود.
کتاب داستان چندانی ندارد، اما شخصیت های آن فوق العاده هستند.
طرحی برای ترور رئیس جمهور
یک طرح خانوادگی
دنبال کردن داستان فیلم سخت است.
یک طرح متعارف در مورد عشق و ازدواج
کتاب از نظر داستان به خوبی سازماندهی شده است.
Plot twists (= unexpected developments) keep you guessing throughout the series.
پیچش های داستانی (= تحولات غیرمنتظره) باعث می شود در طول سریال حدس بزنید.
او قربانی یک نقشه قتل مفصل شده بود.
شورشیان نقشه ای برای سرنگونی دولت ترتیب دادند.
پلیس یک توطئه علیه رئیس جمهور را کشف کرد.
آنها در یک توطئه یعقوبی علیه ویلیام سوم شرکت کرده بودند.
او یک زمین کوچک خرید تا خانه ای در آن بسازد.
یک قطعه سبزیجات
او یک طرح پیچیده با تعداد زیادی از شخصیت ها ساخته است.
داستان اصلی حول یک مرگ مشکوک می چرخد.
قبل از اینکه قاتل فاش شود، چندین پیچش غیرمنتظره در طرح وجود دارد.
این تعقیب و گریز با ماشین هیچ کاری برای پیشبرد طرح ندارد.
زمین کشاورزی
تعداد زیادی ساختمان
یک پارکینگ
بچه ها روی زمین زباله نزدیک مدرسه بازی می کردند.
محل دفن باستانی
این شهر فضای باز زیادی دارد.
فضاهای باز گسترده دشت های کانادا
او یک زمین کوچک برای ساختن خانه خرید.
ابعاد هر قطعه 10 متر در 20 متر است.
آنها صاحب یک زمین پنج هکتاری هستند.
او در قطعه خانوادگی در قبرستان به خاک سپرده شد.
فیلم داستان بسیار ساده ای دارد.
طرحهای کتابهای او اساساً یکسان است.
این طرح قبل از اجرای آن کشف شد.
پلیس طرح ترور رئیس جمهور را خنثی کرده است.
چند قطعه زمین برای فروش وجود دارد.
اپراتورهای رادار مسیر موشک ورودی را ترسیم کردند.
طرح
ترفند
ploy
ماشینکاری
استراتژی
machination
نیرنگ
تصنع
wile
دسیسه
artifice
مانور ایالات متحده
intrigue
تدبیر
maneuverUS
تاکتیک
ruse
ترتیب
stratagem
براندازی
مسیر
دستگاه
subversion
حیله
مانور انگلستان
contrivance
به معنای
روش
gimmick
کلاهبرداری
manoeuvreUK
برپایی
means
عمل
نقشه
scam
کوین
setup
draughtUK
پیش نویس ایالات متحده
blueprint
ثابت
covin
بازی
draughtUK
draftUS