airport

base info - اطلاعات اولیه

airport - فرودگاه

noun - اسم

/ˈerpɔːrt/

UK :

/ˈeəpɔːt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [airport] در گوگل
description - توضیح
  • a place where planes take off and land with buildings for passengers to wait in


    مکانی که در آن هواپیماها بلند و فرود می‌آیند، با ساختمان‌هایی برای انتظار مسافران


  • یک ساختمان بزرگ که در آن مردم منتظر سوار شدن به هواپیما هستند


  • یک سطح سخت طولانی که هواپیماها روی آن فرود می آیند و برمی خیزند

  • an area covered with tarmac outside airport buildings


    منطقه ای پوشیده از آسفالت بیرون ساختمان های فرودگاه


  • جایی که ورود خود را به فرودگاه گزارش می دهید


  • جایی که منتظر می مانید تا هواپیمای شما آماده حرکت شود


  • جایی که برای سوار شدن به هواپیما از آن عبور می کنید


  • مکانی که پس از پرواز کیف و کیف های خود را جمع آوری می کنید

  • the place where officials check the documents of everyone entering the country


    جایی که مقامات مدارک همه افرادی که وارد کشور می شوند را بررسی می کنند

  • the place where your bags are checked for illegal goods when you enter a country


    مکانی که هنگام ورود به یک کشور، کیف های شما برای کالاهای غیرقانونی چک می شود

  • a place where planes fly to and from that has buildings for passengers to wait in and for cargo


    مکانی که هواپیماها به سمت و سوی آن پرواز می کنند و دارای ساختمان هایی برای انتظار مسافران و حمل بار است


  • مکانی که هواپیماها به طور منظم در آن برخاسته و فرود می آیند، با ساختمان هایی برای انتظار مسافران


  • مکانی که هواپیماها به طور منظم در آن برخاسته و فرود می آیند، با ساختمان هایی برای مسافران و مدیریت پرواز

  • Because businesses were shut and airports were closed, the volume of mail was below normal Groff said.


    گروف گفت، از آنجایی که مشاغل بسته شده بودند و فرودگاه ها بسته بودند، حجم نامه ها کمتر از حد معمول بود.

  • Tours, very much recommended, can be arranged at either airport.


    تورها، بسیار توصیه می شود، می توانند در هر فرودگاه ترتیب داده شوند.

  • The month's first action on arriving in Britain was to rush her child to the airport doctor.


    اولین اقدام ماه در هنگام ورود به بریتانیا این بود که فرزندش را سریع نزد پزشک فرودگاه برد.

  • Air fare is not included to the airport in Burlington.


    کرایه هواپیما برای فرودگاه برلینگتون لحاظ نشده است.

  • And the bird's standard evasive tactic is ill-suited to the airport.


    و تاکتیک استاندارد گریز پرنده برای فرودگاه مناسب نیست.

  • I will drive you to the airport.


    من شما را به فرودگاه می برم.

  • He begged permission to look inside it which the airport authorities granted, knowing that he could neither fly nor navigate.


    او اجازه خواست تا داخل آن را نگاه کند، که مقامات فرودگاه با علم به اینکه او نه می تواند پرواز کند و نه می تواند ناوبری کند، به او اجازه دادند.

example - مثال
  • Gatwick Airport


    فرودگاه گاتویک

  • She arrived at Sao Paulo international airport on Friday to begin her journey.


    او روز جمعه وارد فرودگاه بین المللی سائوپائولو شد تا سفر خود را آغاز کند.

  • He landed at Heathrow airport this morning.


    او صبح امروز در فرودگاه هیترو فرود آمد.

  • waiting in the airport lounge/terminal


    انتظار در سالن/ترمینال فرودگاه

  • Passengers were banned from taking hand luggage through airport security.


    مسافران از بردن چمدان های دستی از طریق نگهبانی فرودگاه منع شدند.

  • an airport novel/thriller


    رمان/هیجان انگیز فرودگاهی


  • داستان فرودگاهی

  • We fly from Guarulhos airport.


    ما از فرودگاه Guarulhos پرواز می کنیم.

  • The plane touched down at Glasgow airport just before midday.


    این هواپیما درست قبل از ظهر در فرودگاه گلاسکو به زمین نشست.

  • Most major hub airports have three or four runways.


    اکثر فرودگاه‌های اصلی دارای سه یا چهار باند هستند.

  • The pilot made the decision to return to the departure airport.


    خلبان تصمیم گرفت به فرودگاه مبدا برگردد.


  • یک فرودگاه بین المللی


  • یک فرودگاه نظامی

  • an airport terminal/runway


    ترمینال/باند فرودگاه

  • a a commercial/major airport


    یک فرودگاه تجاری/عمده

  • airport charges/security


    هزینه فرودگاه / امنیت

  • an airport terminal/lounge


    یک ترمینال/سالن فرودگاه

  • Most of our flights depart from convenient local airports.


    بیشتر پروازهای ما از فرودگاه های محلی مناسب انجام می شود.

  • I checked online and saw that the plane had already touched down at the airport.


    من آنلاین چک کردم و دیدم که هواپیما قبلاً در فرودگاه سقوط کرده است.

  • Aim to arrive at the airport two hours before your flight.


    سعی کنید دو ساعت قبل از پرواز به فرودگاه برسید.

  • One of our representatives will meet you at the airport and take you to your hotel.


    یکی از نمایندگان ما در فرودگاه شما را ملاقات می کند و شما را به هتل می رساند.

synonyms - مترادف
  • aerodrome


    فرودگاه

  • airdrome


    باند هوایی

  • airfield


    رشته

  • airstrip


    بالگرد


  • هلی فرودگاه

  • helipad


    باند

  • heliport


    آئرودوم

  • runway


    دروم

  • aerodome


    آشیانه

  • drome


    نصب و راه اندازی

  • hangar


    نوار

  • installation


    نوار فرود


  • ایستگاه هوایی

  • landing strip


    بشقاب خانه


  • زمین فرود


  • پایگاه هوایی

  • landing field


    نوار برخاستن


  • تاکسی راه

  • takeoff strip


    نوار پرواز

  • taxiway


    سکو


  • مسیر


  • جاده


  • سطح شیب دار


  • آسفالت


  • شیار

  • ramp


    کانال

  • tarmac


    گذرگاه

  • groove


    بندر هوایی


  • passageway


  • air harbor


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

contribute

لغت پیشنهادی

citizen

لغت پیشنهادی

porting