soil
soil - خاک
noun - اسم
UK :
US :
لایه بالایی زمین که گیاهان در آن رشد می کنند
مکان یا موقعیتی که در آن چیزی می تواند توسعه یابد
ماده قهوه ای رنگی که زمین از آن تشکیل شده است
زمین خشک سست
پودر خشکی که از تکه های بسیار کوچک خاک یا شن تشکیل شده است
خاک مرطوبی که نرم و چسبناک شده است
برای کثیف کردن چیزی، به خصوص با مواد زائد بدن خود
مواد روی سطح زمین که گیاهان در آن رشد می کنند
یک کشور
فعالیت کشاورزی
برای کثیف کردن چیزی، به خصوص با زباله های جامد
مواد روی سطح زمین که گیاهان در آن رشد می کنند. زمین
خاک گاهی یک کشور است
چیزی کثیف کردن
آلودگی خاک و آب
درختان میوه ستاره مانند خاک با زهکشی خوب، مرطوب و کمی اسیدی هستند.
گل رز در خاک با زهکشی خوب و کمی اسیدی بهترین عملکرد را دارد.
ملاحظات دیگر برای مکان یابی سکونتگاه های نوسنگی شامل آب و خاک خوب و مرتع مناسب برای حیوانات تازه اهلی شده بود.
Other considerations for siting Neolithic settlements included good water and soil and convenient pasture land for newly domesticated animals.
بیشتر گیاهان در خاک خشک به خوبی رشد می کنند.
فعالان جناح راست خاک حاصلخیز برای ایده های ضد مهاجر خود در مناطق جنوب شرقی یافتند.
جعفری برای رشد ایده آل باید خاکی عمیق، مرطوب و حاصلخیز داشته باشد.
جزیره جنگلی از درختان خرما در خاکی شنی بود.
خاک پایدار آب را جذب می کند و به اسید اجازه می دهد سنگ بستر را بشکند و خاک بیشتری ایجاد کند.
این را می توان با سوزاندن که بافت چوبی را از بین می برد و به طور موضعی خاک را غنی می کند، تقویت می شود.
تعداد کمی از عفونت ها از منابع بی جان ناشی می شوند: برای مثال، پاتوژن هایی که باعث کزاز می شوند در خاک نگهداری می شوند.
A few infections arise from inanimate sources: for example pathogens that cause tetanus are harboured in the soil.
این معاهده در خاک آمریکا امضا خواهد شد.
عامل محدود کننده برای کاشت زودرس، اغلب خاک غرقابی است تا دمای سرد.
ابزار اندازه گیری رطوبت خاک
soil erosion
فرسایش خاک
مطالعه سنگ ها و خاک ها
sandy/fertile soil
خاک شنی / حاصلخیز
rich/poor/dry/wet soil
خاک غنی / فقیر / خشک / مرطوب
acid/alkaline soil
خاک اسیدی/قلیایی
clay soil
خاک رس
رطوبت در خاک
او کمپوست را در خاک حفر کرد.
اولین بار بود که پا به خاک آفریقا گذاشته بودم.
اعتراض به استقرار سلاح های هسته ای در خاک بریتانیا
او اولین کانادایی بود که در خانه/خاک بومی (= در کانادا) برنده شد.
نهال ها را در خاک مرطوب بکارید.
چرخ های ماشین در گل گیر کردند.
با حرکت کامیون ابری از گرد و غبار بلند شد.
کاشی ها از خاک رس ساخته شده اند.
منطقه ای از زمین های غنی و حاصلخیز
خاک را محکم در اطراف گیاهان ببندید.
ماشین در زمین گل آلود گیر کرد.
آنها کیلومترها زمین ناهموار و سنگلاخی را طی کردند.
خاک را مرطوب نگه دارید و هر هفته کود دهید.
نمونههای خاک گرفتهشده از محل، مقادیر زیادی تشعشع را نشان داد.
خاک های رسی منطقه سخت کار می شود.
خاک های لومی غنی بزرگترین تره فرنگی را تولید می کنند.
گلها در خاک شنی خوب عمل می کنند.
قطع درختان جنگلی می تواند منجر به فرسایش جدی خاک شود.
در دره خاک غرقاب بود.
گیاهان باید در خاک گرم کاشته شوند.
زهکشی آب اضافی را از خاک خارج می کند.
شما نمی توانید برنج را در خاک های خاصی کشت کنید.
light/heavy/fertile soil
خاک سبک / سنگین / حاصلخیز
زمین
خاک گلدانی
loam
چمن
turf
کلوخ
clod
گرد و خاک
خاک رس
خاک سطحی
clay
moldUS
topsoil
moldUK
moldUS
هوموس
mouldUK
گل و لای
humus
مارن
mud
خشکی
marl
سرزمین خشک
terra firma
خاک
سیل
شن
silt
سنگ ریزه
کمپوست
gravel
زیر خاک
compost
ذغال سنگ نارس
subsoil
زونا
peat
پودر
shingle
پوشش زمین
کثافت
grit
آبرفت
ground covering
ساحل
muck
پر کردن
alluvium
آسمان
heavens
بهشت