vegetable
vegetable - سبزی
noun - اسم
UK :
US :
گیاهی که به صورت خام یا پخته خورده می شود، مانند کلم، هویج یا نخود
an offensive word for someone who is alive but who cannot talk or move because their brain is damaged
یک کلمه توهین آمیز برای کسی که زنده است اما نمی تواند صحبت کند یا حرکت کند زیرا مغزش آسیب دیده است
مربوط به گیاهان به طور کلی، به جای حیوانات یا چیزهایی که زنده نیستند
گیاه، ریشه، دانه یا غلاف که به عنوان غذا استفاده می شود، به ویژه در غذاهایی که شیرین نیستند
شخصی که کاری انجام نمی دهد یا علاقه ای به انجام کاری ندارد
فردی که به دلیل آسیب شدید مغزی قادر به فکر کردن یا حرکت صحیح نیست
ساخته شده یا از یک گیاه به دست می آید یا به شکل گیاه رشد می کند
a plant that is used as food or the part of a plant such as a root stem, or flower that is used as food
گیاهی که به عنوان غذا استفاده می شود یا بخشی از گیاه مانند ریشه، ساقه یا گل که به عنوان غذا استفاده می شود.
A person may be called a vegetable if the person is completely unable to move and to react usually because of brain damage.
اگر فرد کاملاً نتواند حرکت کند و واکنش نشان دهد، معمولاً به دلیل آسیب مغزی، ممکن است یک فرد سبزی نامیده شود.
حتما سبزی های سبز زیاد مصرف کنید.
کودکان به اندازه کافی سبزیجات تازه نمی خورند.
سبزیجات ریشه (= برای مثال هویج)
یک باغ سبزیجات
ما سبزیجات خودمان را پرورش می دهیم.
سالاد سبزیجات خام
organic vegetables
سبزیجات ارگانیک
یک تکه/قطعه سبزی
سوپ سبزیجات
ماده گیاهی (= گیاهان به طور کلی)
از زمانی که شغلم را از دست داده ام، یک سبزی هستم.
fresh/frozen vegetables
سبزیجات تازه/منجمد
vegetable soup/stew/curry
سوپ سبزیجات / خورش / کاری
میوه و سبزیجات
سیب زمینی محبوب ترین سبزی در این کشور است.
در فصل زمستان ما تمایل به مصرف بیشتر سبزیجات ریشه دار مانند هویج و ازگیل داریم.
سبزیجات خام حاوی پتاسیم بیشتری نسبت به سبزیجات پخته شده هستند.
یک چاقوی سبزیجات
تمام روز در خانه جلوی تلویزیون نشستن او را آرام آرام تبدیل به سبزی کرد.
vegetable matter/dye
ماده گیاهی / رنگ
ابتدا به یک شی فکر کنید و بگویید حیوانی است، گیاهی یا معدنی است.
برای سبزیجات، کلم بروکلی، اسفناج و ذرت زیاد می خوریم.
nonplant
غیر گیاهی
nonvegetable