estimates

base info - اطلاعات اولیه

estimates - برآوردها

N/A - N/A

ˈes.tə.meɪt

UK :

ˈes.tɪ.meɪt

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [estimates] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Government sources estimate a long-term 50 percent increase in rail fares.


    منابع دولتی افزایش بلندمدت 50 درصدی کرایه راه آهن را تخمین می زنند.


  • آنها تخمین می زنند (که) سفر حداقل دو هفته طول خواهد کشید.

  • It was difficult to estimate how many trees had been destroyed.


    تخمین زدن تعداد درختان از بین رفته دشوار بود.

  • The number of people who applied for the course was 120 compared with an initial estimate of between 50 and 100.


    تعداد افرادی که برای این دوره درخواست دادند 120 نفر بود در حالی که تخمین اولیه بین 50 تا 100 نفر بود.

  • We'll accept the lowest of three estimates for the building work.


    ما کمترین برآورد از سه برآورد را برای کار ساختمان می پذیریم.


  • تخمین محافظه کارانه (= کم).

  • a rough (= not exact) estimate


    تخمین تقریبی (= نه دقیق).

  • I can only make a rough estimate (= an amount that is not exact) of how many people will attend.


    من فقط می توانم یک تخمین تقریبی (= مقداری که دقیق نیست) از تعداد نفرات شرکت کنند.

  • We estimated his wealth at $500 million.


    ما ثروت او را 500 میلیون دلار تخمین زدیم.

  • Doctors estimate (that) he has a 70 percent chance of recovering.


    پزشکان تخمین می زنند (که) او 70 درصد شانس بهبودی دارد.

  • We should be able to estimate how many customers we will have each month.


    ما باید بتوانیم تخمین بزنیم که هر ماه چند مشتری خواهیم داشت.

  • Several online calculators allow you to estimate your carbon emissions.


    چندین ماشین حساب آنلاین به شما امکان می دهد میزان انتشار کربن خود را تخمین بزنید.

  • Some analysts estimate that about a quarter of career-track hires in recent years have been women.


    برخی تحلیل‌گران تخمین می‌زنند که حدود یک چهارم از استخدام‌های شغلی در سال‌های اخیر زنان بوده‌اند.

  • The knock-on economic benefit is estimated to be about 1200 jobs.


    تخمین زده می شود که سود اقتصادی حاصل از آن حدود 1200 شغل باشد.

  • Global oil reserves were estimated at 1,000 billion barrels.


    ذخایر جهانی نفت 1000 میلیارد بشکه برآورد شد.


  • لطفاً تخمینی از افزایش هزینه کسب و کار خود در سال ارائه دهید.

  • The estimates are based on a survey done in the early 1990s, so may no longer be accurate.


    تخمین ها بر اساس نظرسنجی انجام شده در اوایل دهه 1990 است، بنابراین ممکن است دیگر دقیق نباشد.


  • بهترین تخمین تعداد کل فروش ها را حدود 1000 عدد می داند.

  • a preliminary/initial/early estimate


    یک تخمین اولیه / اولیه / اولیه

  • At a rough estimate three-quarters of the farms listed are working farms.


    در یک تخمین تقریبی، سه چهارم مزارع ذکر شده مزارع کار هستند.

  • a conservative/realistic/reasonable estimate


    یک برآورد محافظه کارانه / واقع بینانه / معقول

  • He will compile the specifications, draw up plans, and prepare an estimate.


    او مشخصات را جمع آوری می کند، نقشه ها را ترسیم می کند و برآورد تهیه می کند.

  • We can offer advice on how to obtain estimates for minor repairs.


    ما می توانیم در مورد چگونگی به دست آوردن تخمین برای تعمیرات جزئی مشاوره ارائه دهیم.

  • If it is discovered that the cost will be greater than originally estimated, a revised estimate may then be sent to you.


    اگر مشخص شود که هزینه بیشتر از برآورد اولیه است، ممکن است یک برآورد تجدید نظر شده برای شما ارسال شود.

synonyms - مترادف
  • assessments


    ارزیابی ها

  • appraisals


    ارزیابی


  • برآوردها

  • estimations


    محاسبات

  • reckonings


    تقریب

  • appraisement


    حدس می زند

  • approximation


    قضاوت انگلستان

  • guesstimates


    قضاوت ایالات متحده

  • judgementsUK


    برداشت ها

  • judgmentsUS


    باورها

  • guesses


    حدس

  • impressions


    gaugingsUK

  • beliefs


    نظرات

  • conjecture


    طرح ریزی

  • gaugingsUK


    معیارهای

  • opinions


    فرضیه ها

  • projection


    ارزش گذاری

  • measures


    نتیجه گیری

  • surmises


    اندازه گیری ها

  • valuation


    قاعدگی

  • conclusions


    فکر

  • measurements


    حدس های تحصیل کرده

  • mensuration


    فیگورهای پارک توپ


  • نقطه نظرات

  • educated guesses


  • ballpark figures


  • points of view


antonyms - متضاد
  • confirms


    تایید می کند

  • attests


    گواهی می دهد

  • certifies


    برقرار می کند

  • establishes


    می داند

  • validates


    یک واقعیت می داند

  • verifies


  • knows


  • knows for a fact


لغت پیشنهادی

coaching

لغت پیشنهادی

atavistic

لغت پیشنهادی

boy