texture

base info - اطلاعات اولیه

texture - بافت

noun - اسم

/ˈtekstʃər/

UK :

/ˈtekstʃə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [texture] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • the soft texture of velvet


    بافت نرم مخملی

  • She uses a variety of different colours and textures in her wall hangings.


    او از رنگ ها و بافت های مختلف در دیوارکوب های خود استفاده می کند.

  • The method used will vary with the soil texture and climate.


    روش استفاده شده با بافت خاک و آب و هوا متفاوت خواهد بود.

  • The two cheeses were very different in both taste and texture.


    این دو پنیر هم از نظر طعم و هم از نظر بافت بسیار متفاوت بودند.

  • the rich texture of the symphony


    بافت غنی سمفونی

  • a piece of music with a dense choral texture


    یک قطعه موسیقی با بافت کرال متراکم

  • The cloth was rough in texture.


    پارچه از نظر بافت خشن بود.

  • the gritty texture of sand


    بافت شن و ماسه

  • She pays great attention to the surface texture of her paintings.


    او به بافت سطحی نقاشی هایش توجه زیادی می کند.

  • the movie's stunning visual texture


    بافت بصری خیره کننده فیلم

  • The white beans give the soup a wonderful creamy texture.


    لوبیا سفید یک بافت خامه ای فوق العاده به سوپ می دهد.

  • The coffee is well balanced, with great depth of flavour and a rich velvety texture.


    قهوه به خوبی متعادل است، با عمق طعم عالی و بافتی غنی و مخملی.

  • Sponge cakes have a light texture.


    کیک اسفنجی بافت سبکی دارد.

  • the chewy texture of Portobello mushrooms


    بافت جویدنی قارچ پورتوبلو

  • a smooth/rough/coarse texture


    یک بافت صاف / زبر / درشت

  • This artificial fabric has the texture of silk.


    این پارچه مصنوعی دارای بافت ابریشم است.

  • The writing has a rich texture.


    نوشته دارای بافتی غنی است.

  • Wall hangings add texture to a room.


    آویزهای دیواری به یک اتاق بافت می بخشد.

  • She uses unique colors and textures in her paintings.


    او در نقاشی های خود از رنگ ها و بافت های منحصر به فرد استفاده می کند.

synonyms - مترادف

  • سطح

  • weave


    بافت


  • غلات


  • احساس کنید


  • تمام کردن


  • پارچه


  • شخصیت

  • consistency


    ثبات

  • fiberUS


    فیبر آمریکا

  • fibreUK


    fibreUK


  • کیفیت

  • constitution


    قانون اساسي

  • warp


    پیچ و تاب

  • woof


    ترکیب بندی


  • احساس


  • آرایش


  • ساختار


  • دست زدن به


  • تعادل


  • بودن


  • درشتی

  • coarseness


    وضع

  • disposition


    ذات

  • essence


    ضروری بودن

  • essentiality


    ظرافت

  • fineness


    انعطاف پذیری

  • flexibility


    فرم


  • مخلوط کردن

  • intermixture


    ساختن


  • چرت زدن

  • nap


antonyms - متضاد
  • interior


    داخلی


  • داخل

  • internals


    مرکز انگلستان

  • centreUK


    فهرست

  • contents


    مرکز ایالات متحده

  • centerUS


    هسته


  • وسط


  • قلب


  • باطن

  • innards


    پوشش

  • lining


    منطقه داخلی


  • قسمت داخلی


  • قسمت های داخلی

  • inner parts


لغت پیشنهادی

i.e.

لغت پیشنهادی

sound

لغت پیشنهادی

officers