champion
champion - قهرمان
noun - اسم
UK :
US :
someone or something that has won a competition especially in sport
کسی یا چیزی که در یک رقابت، به ویژه در ورزش، برنده شده است
مبارزه علنی و دفاع از یک هدف یا اصل، مانند حقوق گروهی از مردم
someone or something especially a person or animal that has beaten all other competitors in a competition
کسی یا چیزی، به ویژه یک شخص یا حیوان، که تمام رقبای دیگر را در یک مسابقه شکست داده است
شخصی که مشتاقانه از یک شخص، عقیده، حق یا اصل حمایت می کند، دفاع می کند یا برای آن مبارزه می کند.
حمایت، دفاع یا مبارزه برای یک شخص، عقیده، حق یا اصل مشتاقانه
عالی
کسی یا چیزی، به ویژه شخص یا حیوانی که تمام رقبای دیگر را در یک مسابقه شکست داده است
شخصی که مشتاقانه از یک اعتقاد یا اصل حمایت می کند، دفاع می کند یا برای آن مبارزه می کند
این کار را به دو دلیل انجام می دهد: اینکه دوران دیگر قهرمان نیست و اینکه او ممکن است مناسب نباشد.
Mohammed Ali, the former world heavyweight boxing champion will appear on the 'Tonight' show next week.
محمد علی، قهرمان سابق بوکس سنگین وزن جهان، هفته آینده در برنامه «امشب» حضور خواهد داشت.
Tracey Thompson agrees there aren't many schools, especially girls schools which can boast two national chess champions.
تریسی تامپسون موافق است که مدارس زیادی وجود ندارد، به خصوص مدارس دخترانه که می توانند دو قهرمان ملی شطرنج را داشته باشند.
مدافع عنوان قهرمانی جام جهانی در تمرین سریع ترین بود.
او به عنوان مدافع عنوان قهرمانی به فینال راه پیدا می کند.
جک جانسون، اولین قهرمان سیاهپوست سنگین وزن، مشکلات خود را با قانون داشت.
در سال 1978 بویتانو قهرمان ملی نوجوانان در اسکیت روی یخ شد.
اما، نتیجه هر چه که باشد، او از یونایتد حمایت می کند تا اولین قهرمان لیگ برتر شود.
یونایتد مانند یک قهرمان پاسخ داد و تا پایان بازی دروازه چلسی را محاصره کرد.
دو مرد وارد آنجا می شوند که قهرمان را کنار می گذارد؟
بیورن بورگ به مدت پنج سال قهرمان ویمبلدون بود.
And the fighter revealed he's shelling out £20,000 for sparring partners Mike Weaver and Tony Tubbs, both former world champions.
و مبارز فاش کرد که 20000 پوند برای شرکای مسابقه مایک ویور و تونی تابز، هر دو قهرمان سابق جهان، هزینه می کند.
قهرمان جهان / اروپا / ملی / المپیک
the defending champion (= the person who was champion the last time and is trying to be champion again)
مدافع قهرمانی (=کسی که آخرین بار قهرمان شده و سعی می کند دوباره قهرمان شود)
قهرمان حاکم (= شخصی که اکنون قهرمان است)
the world basketball champions
قهرمان بسکتبال جهان
یک قهرمان دونده سرعت / بوکسور / شناگر
او به مدت 88 سال جوانترین قهرمان اوپن آمریکا شد.
قهرمان سنگین وزن جهان
جوکی قهرمان سابق ایتالیا
قهرمان بازی های مشترک المنافع در 5000 متر
آنها در بازی های المپیک زمستانی در شامونی قهرمان شدند.
او تمام عمرش قهرمان فقرا بود.
قهرمان امشب از عنوان قهرمانی خود دفاع خواهد کرد.
دو برنده برای تعیین قهرمان به فینال یک بازی می روند.
او قهرمان بلامنازع سنگین وزن جهان بود.
او قهرمان سابق اسکیت المپیک است.
قهرمان دوی سرعت جهان به دلیل مصرف مواد مخدر محروم شد.
او یک قهرمان برجسته برای قربانیان تخلفات قضایی شد.
او بیشتر به عنوان یک قهرمان سرسخت راه آهن شناخته شد.
an Olympic champion
یک قهرمان المپیک
او برای سومین سال پیاپی قهرمان جهان شد.
مدافع عنوان قهرمانی فردا اولین بازی خود در این مسابقات را برگزار خواهد کرد.
قهرمانان فعلی فوتبال اروپا چه کسانی هستند؟
او مدتهاست که مدافع حقوق زندانیان/معلولان/آزادی بیان است.
He has championed constitutional reform for many years.
او سال ها از اصلاحات قانون اساسی دفاع کرده است.
یک قهرمان تنیس
قهرمان آزادی بیان
He championed protection of the wilderness.
او مدافع حفاظت از بیابان بود.
برنده
victor
پیروز
champ
قهرمان
conqueror
فاتح
titlist
عنوان
برنده جایزه
prizewinner
مدال آور
medalist
nonpareil
nonpareil
غلبه کننده
overcomer
دارنده عنوان
titleholder
شماره یک
title holder
سگ بالا
title-holder
برنده جام
vanquisher
مدافع عنوان قهرمانی
ویکتور لودوروم
دارنده مدال طلا
numero uno
defending champion
بهترین
victor ludorum
بهترین در کلاس
gold medallist
استاد
numero uno
رانده
کوبنده
شلاق زدن
شکست دهنده
subduer
اولین
beater
قهرمان فتح
whipper
فاتح، کشورگشا
defeater
conquering hero
conquistador