dark
dark - تاریک
adjective - صفت
UK :
US :
اگر تاریک باشد، نور کم است یا اصلا وجود ندارد
رنگش کاملا به مشکی نزدیکه
کسی که تیره است مو، چشم یا پوست قهوه ای یا سیاه دارد
مرموز یا مخفی
evil or threatening
بد یا تهدید کننده
یک زمان تاریک ناخشنود یا بدون امید است
اگر احساسات یا افکار تاریکی دارید، بسیار غمگین یا نگران هستید
طنز تاریک با چیزهایی که بد یا ناراحت کننده هستند به شیوه ای خنده دار سروکار دارد
اگر مکانی تاریک باشد، نور کم یا اصلا وجود ندارد
یک ساختمان یا مکان کم نور نسبتا تاریک است زیرا نورهای آنجا خیلی روشن نیستند
نور کم نسبتا تاریک است
a darkened room or building is darker than usual especially because its lights have been turned off or the curtains have been drawn
یک اتاق یا ساختمان تاریک تاریک تر از حد معمول است، به خصوص به این دلیل که چراغ های آن خاموش شده یا پرده ها کشیده شده اند.
یک مکان یا اتاق تاریک اصلاً روشن یا شاد نیست
تاریک و به سختی قابل مشاهده است - به ویژه در مورد آب استفاده می شود
کاملا تاریک، به طوری که هیچ چیز دیده نمی شود
a shady place is cooler and darker than the area around it because the light of the sun cannot reach it
یک مکان سایه دار خنک تر و تاریک تر از اطراف آن است، زیرا نور خورشید به آن نمی رسد
با نور کم یا بدون نور
به رنگ سیاه نزدیکتر از سفید است
غمگین و بی امید
evil or threatening
مخفی یا پنهان
این واقعیت که جایی نور وجود ندارد
قبل/بعد از غروب خورشید
با نور کم یا بدون نور، یا داشتن روشنایی کم
رنگ های تیره رنگ سفید کمتری در خود دارند
ناراضی یا غمگین؛ غمگین
unhappy or sad; gloomy
عدم وجود نور
پرده های ضخیم پنجره ها را پوشانده بود و اتاق بسیار تاریک بود.
نه، شما نمی توانید بیرون بازی کنید، هوا خیلی تاریک است.
گذرگاه کانال آلسباخ که محصور شده بود خیس و تاریک بود و من خوشحال بودم که چراغ قوه داشتم.
The passageway to the cordoned-off Alsbach canal was wet and dark and I was glad to have a flashlight.
بالها بلندتر و باریکتر از Buzzard. دم بلندتر، با نوار تیره مشابه در نوک.
یک اتاق تاریک/خیابان/جنگل/شب
در تابستان چه ساعتی تاریک می شود؟
سپس تئاتر تاریک شد.
بیرون تاریک بود و چیز زیادی نمی دیدم.
آسمان هنوز تاریک بود.
از چراغ ها برای روشن کردن گوشه های تاریک استفاده کنید.
dark blue/green/red/brown
آبی تیره/سبز/قرمز/قهوه ای
رنگ های تیره تر کاربردی تر هستند و لکه را نشان نمی دهند.
یک کت و شلوار تیره و یک کراوات ساده پوشیده بود.
dark-coloured wood
چوب تیره رنگ
ابرهای تیره در آسمان به این معنی بود که طوفانی در راه است.
سو موهای تیره بلندی دارد.
او خوش تیپ بود با چشمانی تیره.
حتی اگر پوست تیره ای دارید، باز هم نیاز به محافظت در برابر نور خورشید دارید.
یک غریبه تاریک خوش تیپ
هیچ راز تاریکی در خانواده ما وجود ندارد.
ماهیت او جنبه تاریک تری داشت.
the dark forces of the imagination
نیروهای تاریک تخیل
ذهنم پر از افکار تاریک بود.
سیاه ترین روزهای فاشیسم
این فیلم تصویری تاریک از آینده است.
تئاتر حتی در تاریک ترین روزهای جنگ باز ماند.
او دو فرزند دارد؟ خوب او تاریک نگه داشته است، نه!
حدود ساعت شش تاریک می شود.
چون هوا تاریک شد دور آتش جمع شدند.
فقط ساعت سه است و هوا تقریباً تاریک است.
آنها وارد اتاق تاریک شدند و مشعل را روشن کردند.
او از میان جنگل تاریک عبور کرد.
هوا خیلی تاریک بود که چیز زیادی نمی دید.
اتاق خواب ما خیلی تاریک بود تا اینکه یک پنجره بزرگتر گذاشتیم.
unlit
روشن نشده
unilluminated
بدون نور
ill-lit
بد نور
poorly lit
بد روشنایی
dim
کم نور
dingy
کثیف
gloomy
غمگین
dusky
تاریک
unlighted
نامشخص
indistinct
سایه دار
shadowy
زمین تاریک
pitch-dark
تاریک شده
shady
somberUS
darkened
sombreUK
somberUS
کرپوسکولار
sombreUK
خیلی سیاه
badly lit
تیره و تار
crepuscular
جت سیاه
pitch-black
کدر
tenebrous
سیاه
jet-black
بداخلاق
murky
جوهردار
غاردار
caliginous
سیمرین
inky
استیگی
cavernous
تارتار
Cimmerian
آفتیک
Stygian
زیان آور
Tartarean
aphotic
atramentous
روشن
lit
روشن شد
illuminated
روشن شده
lit up
نورانی
luminous
شفاف
lucent
شعله ور
alight
تحت تابش قرار گرفته است
irradiated
نورافکن
lucid
سبک
brightened
مشتعل
floodlit
بدون نور
illumined
به خوبی روشن شده است
درخشان
lighted
تابناک
ablaze
فلورسنت
lightsome
واضح
undimmed
پیچ خورده
well-lighted
رشته ای
well-lit
نشاط آور
چشمک زن
radiant
پرتو زدن
fluorescent
فسفری
vivid
coruscating
incandescent
refulgent
flashing
beaming
glowing
phosphorescent
glimmering