tracker
tracker - ردیاب
noun - اسم
UK :
US :
someone who follows and finds other people especially by following the marks that they have left on the ground
کسی که افراد دیگر را دنبال می کند و پیدا می کند، به خصوص با دنبال کردن آثاری که آنها روی زمین از خود به جا گذاشته اند
a person who is able to find animals or people by following the marks they leave on the ground as they move over it
شخصی که می تواند حیوانات یا افراد را با دنبال کردن آثاری که روی زمین به جای می گذارند، پیدا کند
یک دستگاه الکترونیکی یا نرم افزاری که اطلاعات مربوط به فعالیت بدنی شما را ثبت می کند
یک محصول مالی که از سطح نرخ بهره، قیمت سهام و غیره تبعیت می کند.
وسیله ای که نشان می دهد کسی یا چیزی کجاست
یک محصول مالی که از سطح یک شاخص سهم خاص پیروی می کند
We both employed local Arussi as trackers, some of whom were very skilful and all of whom were tireless.
هر دوی ما از آروسی محلی به عنوان ردیاب استفاده می کردیم که برخی از آنها بسیار ماهر و همه آنها خستگی ناپذیر بودند.
در حالی که آنها استراحت می کردند، دورو دوباره ردیاب های خود را برای بالا رفتن از درختان دیدبانی فرستاد.
پس از لحظه ای تردید، ژاک دورو با ردیاب های خود از راه دور به دنبال او رفت.
a financial investment tracker
ردیاب سرمایه گذاری مالی
سپس با احتیاط قدم گذاشت و پشت آخرین ردیاب های موی ادامه داد.
یک ردیاب ستاره
Even before the summit the trackers announced they had located the gorillas and we should prepare to enter their presence.
حتی قبل از اجلاس، ردیاب ها اعلام کردند که گوریل ها را پیدا کرده اند و ما باید برای حضور آنها آماده شویم.
سپس تاگان، ردیاب، ایستاد و در رکاب خود ایستاد، سرش را بالا و چشمانش را باریک کرد.
نفر هشتم، مردی با ریش سیاه و قهوه ای به نام تاگان، ردیاب بود.
The tracker who had worked with Ian Hofmeyr darting the Deduru-Oya elephants was forced to guide the raiders out of the park.
ردیاب که با Ian Hofmeyr کار کرده بود و فیلهای Deduru-Oya را پرتاب میکرد، مجبور شد مهاجمان را به بیرون از پارک راهنمایی کند.
ردیاب ها کرگدن را پیدا کردند و با داروهای آرام بخش آن را پرتاب کردند.
ردیابهای الکترونیکی نشان میدهند که حیوانات در جستجوی غذا چقدر فاصله دارند.
مدیران صندوق و سهام فردی را فراموش کنید: به جای آن یک ردیاب شاخص انتخاب کنید.
یک ردیاب بومی آنها را به محل سقوط هواپیما هدایت کرد.
ردیاب خواب انواع جزئیات مربوط به خواب شما را ثبت می کند.
بهترین ردیاب فعالیت چیست؟
Trackers are usually cheaper than actively managed funds, as they are often run by computer instead of a fund manager.
ردیابها معمولاً ارزانتر از صندوقهایی هستند که به طور فعال مدیریت میشوند، زیرا اغلب بهجای مدیر صندوق توسط رایانه اداره میشوند.
یک ردیاب نرخ پایه معمولی بین 0.2 تا 0.3 واحد درصد بالاتر از نرخ بانک ارائه می دهد.
ردیابهای GPS را میتوان به رایانههای داخلی اکثر خودروها وصل کرد.
هر بار که شخصی فایل را دانلود می کند، ردیاب محل حضور آنها را ثبت می کند.
Index trackers need little active management as they simply mirror the performance of a given market index.
ردیابهای شاخص به مدیریت فعال کمی نیاز دارند، زیرا آنها به سادگی عملکرد یک شاخص بازار معین را منعکس میکنند.
pursuer
تعقیب کننده
follower
دنباله رو
دم
شکارچی
chaser
سایه
تریلر
trailer
شکارچی فضل
bounty hunter
کاراگاه خصوصی
private detective
چشم خصوصی
بازپرس خصوصی
کارآگاه
stalker
کفش آدامسی
sleuth
پرنده
gumshoe
در کمین
prowler
نگاه کردن به تام
lurker
محقق
Peeping Tom
کاراگاه
شمس
detective
دیک خصوصی
shamus
شرلوک
private dick
شاهین
sherlock
tec
hawkshaw
سگ دریایی
tec
عامل
sleuthhound
ابله
operative
عامل استعلام
bogey
عامل خصوصی
enquiry agent
جاسوس
private operative
PI
spy
PI