sugar

base info - اطلاعات اولیه

sugar - قند

noun - اسم

/ˈʃʊɡər/

UK :

/ˈʃʊɡə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [sugar] در گوگل
description - توضیح
example - مثال

  • آیا شکر مصرف می کنید (= آن را در چای، قهوه و غیره دارید؟)

  • Serve the cake warm or cold sprinkled with sugar.


    کیک را گرم یا سرد و با شکر پاشیده شده سرو کنید.

  • This juice contains no added sugar.


    این آبمیوه فاقد شکر اضافه شده است.


  • یک کاسه قند

  • a sugar plantation/refinery


    مزرعه/ پالایشگاه قند

  • He stirred another spoonful of sugar into his tea.


    یک قاشق دیگر شکر را در چایش ریخت.

  • How many sugars do you take in coffee?


    در قهوه چقدر قند مصرف می کنید؟

  • fruit sugars


    قندهای میوه

  • Fruit juices contain natural sugars.


    آب میوه ها حاوی قندهای طبیعی هستند.

  • See you later sugar.


    بعدا میبینمت شکر

  • Bring to a boil to dissolve the sugar.


    بجوشانید تا شکر حل شود.

  • Most junk food is high in sugar.


    بیشتر غذاهای ناسالم حاوی قند بالایی هستند.

  • a high sugar intake


    مصرف قند بالا

  • simple sugars, such as glucose


    قندهای ساده مانند گلوکز

  • Fructose is a fruit sugar.


    فروکتوز یک قند میوه است.

  • I don't take sugar in my coffee thanks.


    شکر در قهوه ام مصرف نمی کنم، ممنون.


  • کره و شکر قهوه ای را با همزن بزنید تا سبک و کرم رنگ شود.

  • Tea with milk and two sugars (= spoonfuls or lumps of sugar), please.


    چای با شیر و دو قند (= قاشق یا حبه قند) لطفا.

  • Glucose and lactose are sugars.


    گلوکز و لاکتوز قند هستند.

  • Hi sugar did you have a good day at school?


    سلام شکر، روز مدرسه خوبی داشتی؟

  • Oh sugar I've just spilled coffee all down my jacket!


    آه شکر، من فقط قهوه را روی ژاکتم ریخته ام!

  • He sugared the rims of the martini glasses.


    لبه های لیوان مارتینی را شکر کرد.

  • sugared donuts


    دونات شکری

synonyms - مترادف
  • sucrose


    ساکارز

  • glucose


    گلوکز

  • lactose


    لاکتوز

  • dextrose


    دکستروز

  • fructose


    فروکتوز

  • maltose


    مالتوز

  • candy


    آب نبات

  • caramel


    کارامل

  • levulose


    لوولوز

  • saccharin


    ساخارین

  • saccharose


    ساکاروز

  • sweetener


    شیرین کننده

  • xylose


    زایلوز

  • cassonade


    کاسوناد

  • refined carbohydrate


    کربوهیدرات تصفیه شده

  • starch


    نشاسته

  • carbohydrate


    کربوهیدرات

  • cellulose


    سلولز

  • complex carbohydrate


    کربوهیدرات پیچیده

  • polysaccharide


    پلی ساکارید

  • glycogen


    گلیکوژن

  • biological compound


    ترکیب بیولوژیکی

  • simple carbohydrate


    کربوهیدرات ساده

  • dextrin


    دکسترین

  • monosaccharide


    مونوساکارید

  • galactose


    گالاکتوز

  • disaccharide


    دی ساکارید

antonyms - متضاد

  • دشمن

  • foe


    نفرت


  • تند و سریع

  • jerk


    ادم سفیه و احمق

  • idiot


    ابله

  • imbecile


    نینی

  • ninny


    ساده

  • simpleton


    احمق


  • بلوک

  • blockhead


    nincompoop

  • nincompoop


    قلع و قمع کردن

  • dunce


    الاغ

  • donkey


    بی رحم

  • brute


    پیش بینی کردن

  • dope


    فرد احمق

  • foolish person


    oaf

  • oaf


    توئیت

  • fool


    nitwit

  • twit


    جمجمه بی حس

  • nitwit


    dolt

  • numbskull


    جکاسی

  • dolt


    رذل

  • jackass


  • rascal


لغت پیشنهادی

accrual

لغت پیشنهادی

basilic

لغت پیشنهادی

harvested