towards
towards - به سمت
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
used to say that someone or something moves, looks, faces etc in the direction of someone or something
به این گفته میشد که کسی یا چیزی در جهت کسی یا چیزی حرکت میکند، نگاه میکند، صورت میگیرد
در فرآیندی که نتیجه خاصی به همراه خواهد داشت
your feeling attitude or behaviour towards someone or something is how you feel or think about them or how you treat them
احساس، نگرش یا رفتار شما نسبت به کسی یا چیزی، احساس یا تفکر شما در مورد او یا نحوه رفتار شما با او است
پولی که قرار داده شده، پس انداز شده یا به چیزی داده می شود، برای پرداخت آن استفاده می شود
درست قبل از یک زمان خاص
نزدیک یک مکان خاص
در جهت یا نزدیکتر به کسی یا چیزی
در رابطه با چیزی یا کسی
نزدیک به، درست قبل، یا اطراف یک زمان یا مکان
به منظور خرید یا دستیابی به چیزی
نگاهی به من انداخت و شروع کرد به خندیدن.
اگر در امتداد ساحل رودخانه به سمت اسکیپتون قدم بزنید به یک پل می رسید.
آنها به سمت مرز آلمان می رفتند.
پشتش را به سمت من گرفته بود.
این اولین گام به سوی اتحاد سیاسی است.
در اواخر ماه آوریل
نسبت به او گرم و مهربان بود.
نگرش ما نسبت به مرگ
پول به سمت یک ساختمان جدید مدرسه می رود (= به پرداخت هزینه آن کمک می کند).
از جایش بلند شد و به سمت او رفت.
به طرف همسرش خم شد و زمزمه کرد:میشه زود بریم خونه؟
او مدام به سمت تلفن نگاه می کرد.
به نظر می رسد کشور به سمت جنگ پیش می رود.
گرایشی به سمت تغذیه سالمتر در میان تمام بخشهای جمعیت وجود دارد.
آنها همیشه با من بسیار دوستانه بوده اند.
تغییری در سیاست دولت نسبت به بهره وری انرژی ایجاد شده است.
او نسبت به پدرش احساس خشم/خصومت/تضاد/دشمنی زیادی دارد.
بسیاری از مردم فکر می کنند که اکثر روزنامه ها نسبت به یک حزب سیاسی خاص تعصب دارند.
صندلی های ما به سمت پشت تئاتر بود.
من اغلب تا اواسط صبح گرسنه می شوم.
به زمستان نزدیک می شویم و هوا زودتر تاریک می شود.
من برای خرید یک ماشین پس انداز می کنم و بابا مقداری پول برای آن به من داده است.
آیا میخواهید برای هدیهای برای لیندا مشارکت کنید (= مقداری پول بدهید؟
کاری که دانشآموزان در طول ترم انجام میدهند در نمره نهایی آنها به حساب میآید.