breeze
breeze - نسیم
noun - اسم
UK :
US :
باد ملایم
برای قدم زدن در جایی با اعتماد به نفس آرام
انجام دادن خیلی خوب در یک آزمون، یک قطعه از کار نوشتاری و غیره، با تلاش بسیار کم
باد ملایم و دلپذیر
چیزی که دستیابی به آن آسان است، اغلب به طور غیرمنتظره
بدون نگرانی یا خجالت در جایی سریع و با اطمینان قدم زدن
به راحتی چیزی را کامل یا برنده شدن
یک باد ملایم
کاری که انجام آن آسان است
برای قدم زدن در جایی سریع و مطمئن
برای رسیدن به چیزی به راحتی
این دوباره جی را عصبی کرد، اما پیتر به او اطمینان داد که آنها از پس این کار بر می آیند، خیلی راحت بود، نسیم.
ست دوم برای کلمنت نسیم بود.
نسیم خنکی از دریا می وزید.
نسیم ملایمی موهایش را به هم ریخت.
نسیم ملایمی در حال بلند شدن بود و پتوی سنگین آفتابی که روی بازوهایم نشسته بود را خنثی کرد.
سرمای هوا مرا غافلگیر کرد، نسیم تند شبانه کوهستانی.
Our cruising grounds afford an almost constant sailing breeze and long hours of clear sunshine throughout the summer months.
زمین های کروز ما نسیم قایقرانی تقریباً ثابت و ساعات طولانی آفتاب روشن در طول ماه های تابستان را فراهم می کند.
موهای مشکیش در نسیمی که برایم خداحافظی می کرد می وزید.
پرچم ها در نسیم به اهتزاز در آمد.
به اتاق پشتی دعوت شدم، با زن و شوهری که گفتند آن مکان را اداره می کردند، به نسیم شلیک کردم.
یک نسیم دریایی
گلها به آرامی زیر نسیم تکان می خوردند.
نسیم ملایمی می وزید.
نسیمی بود.
پایین رفتن از تپه پس از صعود طولانی به یک نسیم خواهد بود!
در بار نشسته بودیم و نسیم را می زدیم.
نسیم ملایمی از دریا بلند شد.
نسیمی ناگهانی علف های خشک بلند را خش خش کرد.
نسیم را روی صورتم حس کردم.
نسیم خنکی لای درختان می پیچید.
پرده ها در نسیم شب بال می زدند.
pleasant sea breezes
نسیم دلپذیر دریا
استخرها توسط نسیم دریا خنک می شوند.
a warm/cool breeze
نسیم گرم/خنک
اجازه داد نسیم ملایم صورتش را خنک کند.
در آزمون ورودی هیچ مشکلی نخواهید داشت - این یک نسیم مطلق است.
جوری وارد شد که انگار به جای یک سال فقط یک روز دور بوده است.
او طوری آهنگ را مرور کرد که انگار سال هاست آن را می خواند.
او با کسب 78 درصد آرا به پیروزی رسید.
زیر آفتاب نشست و از نسیم ملایم دریا لذت برد.
امتحان ورودی نسیمی بود.
بیست دقیقه بعد از سخنرانی، او فقط نسیم وارد کرد و در ردیف اول نشست.
او در دوی 100 و 200 متر به پیروزی رسید.
او از طریق چهار سال لاتین نسیم.
باد
draftUS
پیش نویس ایالات متحده
draughtUK
draughtUK
zephyr
زفیر
gust
وزش
puff
پف کردن
flurry
سر و صدا
نفس
waft
نسیم
فوت کردن، دمیدن
whiff
بو کردن
هوا
جاری
airflow
جریان هوا
gentle wind
باد ملایم
توفان هوا
هوای سبک
درپوش باد
پف هوا
نفس باد
پنجه گربه
انفجار
cat's paw
شوریدن
gale
هجوم بردن
blast
انفجار باد
squall
اسکاد
طوفان
windblast
جریان
scud
tempest
خرس
beast
جانور
chore
کارهای عادی و روزمره
headache
سردرد
قاتل
laborUS
نیروی کار ایالات متحده
labourUK
کار انگلستان
آدم کشی
درد
stinker
متعفن
نمایش ترسناک
sticky wicket
ویکت چسبنده
بار
grind
آسیاب کردن
imposition
تحمیل
drudgery
سخت گیری
hassle
عذاب، عذاب دادن
مشکل
inconvenience
ناراحتی
آزمایش
tribulation
مصیبت
کار سخت
no picnic
بدون پیک نیک
چالش
دشواری
تقلا
تلاش
strain
نژاد
ordeal
تصحیح
correction