drink
drink - نوشیدنی
noun - اسم
UK :
US :
مشروب خوار
نوشیدن
مست
مستی
---
---
تا مایع را وارد دهان خود کرده و آن را قورت دهید
نوشیدن الکل، به خصوص به طور منظم یا بیش از حد
نوشیدن چیزی بسیار آهسته
نوشیدن چیزی با سروصدا
برای نوشیدن همه چیز خیلی سریع
برای نوشیدن تمام یک نوشیدنی الکلی خیلی سریع
نوشیدن سریع چیزی با لقمه های بزرگ مخصوصاً از بطری
تا غذا یا نوشیدنی از گلوی شما پایین برود و به سمت شکم شما برود
مقدار مایعی که می نوشید یا عمل نوشیدن چیزی
مایعی که می توانید بنوشید
an alcoholic drink
یک نوشیدنی الکلی
عادت به نوشیدن بیش از حد الکل، به نحوی که برای سلامتی شما بسیار مضر است
چیزی که می نوشید
نوشیدنی
نوشیدنی سردی که الکل نداشته باشد، مخصوصاً نوشیدنی شیرین و دارای حباب
a drink usually of wine that a group of people have on a special occasion for example to celebrate something or wish someone luck in the future
نوشیدنی، معمولاً از شراب، که گروهی از مردم در یک مناسبت خاص می خورند، برای مثال برای جشن گرفتن چیزی یا آرزوی موفقیت برای کسی در آینده
یک نوشیدنی - اغلب در منوها و تابلوها استفاده می شود
(مقداری از) مایعی که از راه دهان وارد بدن می شود
alcoholic liquid
مایع الکلی
مهمانی که در آن مشروبات الکلی می خورید، به ویژه مشروبات الکلی
تا مایعات را از طریق دهان وارد بدن کند
برای نوشیدن الکل
مقداری از مایع را از طریق دهان وارد کرده و ببلعید
برای مصرف یک مایع الکلی
مایعی که از طریق دهان وارد بدن می شود
مایعی حاوی الکل
نوشیدنی الکلی؟ نه ممنون، من مشروب نمیخورم.
چی می خوای بنوشی؟
آیا این آب برای نوشیدن بی خطر است؟
آنها مقدار زیادی مشروب خورده بودند و شب گرم بود، اما ناگهان هر دو به شدت هوشیار بودند.
او افسرده است و اخیراً مشروبات الکلی بیشتری مصرف می کند.
آیا می توانم یک نوشیدنی بخورم؟
نوشیدنی میل داری؟
یک نوشیدنی گرم/سرد
مسافران ساعت ها بدون غذا و نوشیدنی ماندند.
در آشپزخانه تنقلات و نوشیدنی های گازدار وجود دارد.
برای جبران انتظار به ما نوشیدنی رایگان پیشنهاد شد.
یک نوشیدنی آب
او یک نوشیدنی از لیوان برداشت و سپس آن را گذاشت.
با هم رفتند مشروب بخورند.
بعد از کار برای نوشیدنی با ما می آیی؟
نوشیدنی رایگان در بار برای همه وجود داشت.
نوشیدنی ها بر من است (= من برای آنها پول خواهم داد).
نوشیدنی سفت (= نوشیدنی بسیار قوی) ریخت.
مبارزه او با نوشیدنی و مواد مخدر
او مشکل نوشیدنی دارد.
برای نوشیدن (= مستی) بدتر به خانه آمدند.
او پس از از هم پاشیدگی ازدواجش مشروب (= اغلب الکل زیاد می نوشید).
آیا دوست دارید یکشنبه برای نوشیدنی بیایید؟
یک مهمانی نوشیدنی
استرس او را به مشروب الکلی کشاند و ازدواجش را تحت فشار قرار داد.
کشیدن بچه ها در فرودگاه ها کافی است تا شما را به مشروب بکشاند.
این درجه از هرج و مرج برای گای گوشت و نوشیدنی است.
این نوع کار تحقیقی برای این دانش آموزان گوشت و نوشیدنی است.
یک نوشیدنی گرم خورد و به رختخواب رفت.
من می توانم با یک نوشیدنی خنک خوب انجام دهم.
بطری های پلاستیکی نوشیدنی قابل بازیافت هستند.
من فقط نوشیدنی ام را می نوشم سپس می توانیم برویم.
من یه شیر میخورم لطفا
آیا در نوشیدنی خود یخ می خواهید؟
او یک نوشیدنی طولانی از آب سرد مصرف کرد.
او به اطراف رفت و نوشیدنی های همه را دوباره پر کرد.
beverage
نوشیدنی
drinkable
قابل نوشیدن
refreshment
طراوت
eye-opener
چشم باز کننده
libation
لیسه کردن
liquid
مایع
nightcap
کلاه شبانه
potable
قابل شرب
potation
معجون
quencher
خاموش کننده
tot
کل
brew
دم کردن
cuppa
فنجان
chaser
تعقیب کننده
cooler
خنک کننده
dram
درام
fluid
مایعات
fluids
اسنفتر
potion
نوک زدن
snifter
خنک کننده مایع
tipple
مایع آشامیدنی
liquid refreshment
رفع تشنگی
potable liquid
نوشیدنی گرم
drinkable liquid
من را انتخاب کن
thirst quencher
نوشیدنی سرد
دئوچ آن دوریس
pick-me-up
شلیک کرد
thirst-quencher
deoch an doris
غذا
وعده غذایی
comestible
خوراکی
chow
غذا خوردن
edible
نوش
nosh
گاز گرفتن
نان
دسر
dessert
ظرف
قابل خوردن
eatable
ورود
entrée
مواد غذایی
foodstuff
گراب
grub
گوشت
نیش زدن
nibble
خوراک مختصر
snack
می خورد
eats
کیسه بینی
nosebag
چفت کردن
tuck
تاکر
tucker
چوب شکم
belly-timber
تمسخر
scoff
غذای پخته
cooked meal
جرعه جرعه
sip
خوراکی ها
victuals