refugee
refugee - پناهنده
noun - اسم
UK :
US :
someone who has been forced to leave their country especially during a war or for political or religious reasons
کسی که مجبور به ترک کشورش شده است، به ویژه در طول جنگ، یا به دلایل سیاسی یا مذهبی
a person who has escaped from their own country for political religious or economic reasons or because of a war
شخصی که به دلایل سیاسی، مذهبی یا اقتصادی یا به دلیل جنگ از کشور خود فرار کرده است
a person who leaves his or her home or country to find safety esp. during a war or for political or religious reasons
شخصی که خانه یا کشور خود را برای یافتن امنیت ترک می کند، به ویژه. در طول جنگ یا به دلایل سیاسی یا مذهبی
یک کمپ پناهندگان
اما راحت ماندن از نظر اخلاقی هنگام بازگرداندن پناهندگان دشوار است.
So far the most desperate of measures has not been taken, perhaps because would-be refugees have nowhere to run.
تا کنون، ناامیدانه ترین اقدامات انجام نشده است، شاید به این دلیل که پناهندگان بالقوه جایی برای فرار ندارند.
It all left yesterday's would-be refugees furious at the latest delay in an evacuation that has taken two months to negotiate.
همه اینها باعث شد که پناهجویان بالقوه دیروز به خاطر آخرین تاخیر در تخلیه ای که مذاکرات دو ماه طول کشیده است خشمگین شوند.
اما برای پناهندگانش، لوتیان و مناطق جنوبی آن مرده اند.
بریتانیا به طور سنتی یک پناهگاه امن برای پناهندگان سیاسی بوده است.
روستاییان ال باریلو به کمپ پناهندگانی که توسط کلیسا در Calle Real اداره می شد، ختم شدند.
دولت نتوانسته است چادرهای کافی برای همه پناهندگان فراهم کند.
و آیا انتظار بازگشت پناهندگان منطقی است؟
ماندلا برای پناهندگان که اکثراً هوتو هستند تشویق شد.
اکثر پناهندگان از مناطق جنگی سابق اکنون به عقب بازگردانده شده اند.
جریان پیوسته پناهندگان از مناطق جنگی وجود داشته است.
political/economic refugees
پناهندگان سیاسی/اقتصادی
political refugees
پناهندگان سیاسی
یک کمپ پناهندگان
مهاجران از دیگر کشورهای اروپایی
این کشور دارای جمعیت مهاجر فصلی زیادی است.
برای تامین اسکان و حمایت از پناهجویان
American expatriates in Paris
مهاجران آمریکایی در پاریس
سیل پناهجویان آواره به غرب گریختند.
بزرگترین چالش ما وضعیت اسفبار پناهندگان در مرز جنوبی ما است.
صدها پناهجو از شهر بیرون ریختند.
These are some of the most vulnerable refugees, including former detainees, women, children, and survivors of human trafficking.
اینها برخی از آسیب پذیرترین پناهندگان از جمله بازداشت شدگان سابق، زنان، کودکان و بازماندگان قاچاق انسان هستند.
این کشور یک سنت طولانی در دادن پناهندگی به پناهندگان سیاسی دارد.
دولت موافقت کرده است که تنها 150 پناهنده به اضافه افراد تحت تکفل آنها را بپذیرد.
به او وضعیت پناهندگی داده شده است.
وزارت کشور پناهندگی او را رد کرده است.
او در اردوگاه پناهندگان به دنیا آمد.
او گفت: «ما در یک بحران جهانی پناهندگان هستیم.
آنها پول جمع آوری کردند تا به یک خانواده پناهنده کمک کنند تا در کورنوال اسکان داده شوند.
بیم آن می رود که تغییرات آب و هوایی باعث ایجاد پناهندگان محیطی در مقیاس گسترده شود.
هجوم جدید پناهندگان از منطقه جنگی
پناهندگانی که به دلیل جنگ داخلی آواره شده اند
refugees fleeing political persecution
پناهندگانی که از آزار و اذیت سیاسی فرار می کنند
پناهندگان جنگ های داخلی
پناهندگانی که در کمپ های مرزی زندگی می کنند
گزارش شده است که چندین هزار پناهجو به مرزهای شرقی گریخته اند.
هزاران پناهجو از مرز فرار کردند.
fugitive
فراری
escapee
فرار کن
runaway
پناهجو
defector
فراری دادن
deserter
runagate
asylum seeker
طفره زن
escaper
قانون شکن
absconder
مارون
truant
فرد آواره
runagate
فرد شکار شده
dodger
مرتد
outlaw
تبعید
maroon
جیلبریک
displaced person
زندان شکن
hunted person
DP
renegade
زندانی فراری
exile
غایب
jailbreaker
متروکه
fleer
فرد گم شده
jail-breaker
فرد تحت تعقیب
DP
AWOL
escaped prisoner
عدم نمایش
absentee
بازیکن هوکی
derelict
کرایه طفره زن
missing person
راهرو
wanted person
AWOL
no-show
hookey player
fare-dodger
stowaway