wire
wire - سیم
noun - اسم
UK :
US :
فلز نازک به شکل نخ یا قطعه ای از آن
یک قطعه فلزی مانند این که برای حمل جریان یا سیگنال های الکتریکی استفاده می شود
قطعه ای از تجهیزات ضبط الکترونیکی که معمولاً مخفیانه روی لباس شخصی پوشیده می شود
a telegram
یک تلگرام
برای اتصال سیم های داخل ساختمان یا قطعه ای از تجهیزات به طوری که برق از آن عبور کند
برای اتصال تجهیزات الکتریکی به سیستم برق با استفاده از سیم
برای ارسال پول به صورت الکترونیکی
برای چسباندن قطعه ای از تجهیزات ضبط به شخص یا اتاق، به خصوص مخفیانه
برای کسی تلگرام فرستادن
برای بستن دو یا چند چیز به هم با استفاده از سیم
برای ارسال پول الکترونیکی از یک بانک به بانک دیگر
برای اتصال چیزی به یک سیستم کامپیوتری یا قطعه دیگری از تجهیزات
a piece of thin metal thread that can be bent, used for fastening things and for making particular types of objects that are strong but can bend
قطعه ای از نخ فلزی نازک که می تواند خم شود، برای بستن اشیاء و برای ساخت انواع خاصی از اشیاء که قوی هستند اما می توانند خم شوند استفاده می شود.
(یک قطعه) نخ فلزی نازک با یک لایه پلاستیک در اطراف آن که برای حمل جریان الکتریکی استفاده می شود.
یک دستگاه ضبط مخفی که توسط یک شخص پوشیده شده است، به ویژه دستگاهی که در لباس او پنهان شده است
حصار سیمی دور یک زندان یا اردوگاه زندان
a telegram
آ تلگرام
برای بستن دو چیز به هم با استفاده از سیم
یک قطعه از تجهیزات الکتریکی را با سیم وصل کنید تا کار کند
to send money using an electrical communication system
برای ارسال پول با استفاده از یک سیستم ارتباط الکتریکی
در گذشته برای کسی تلگرام فرستادن
thin metal that can be bent, used in a stiff form in fences and in a form more easily shaped for fastening things or for carrying electric currents
فلز نازکی که می تواند خم شود، به شکل سفت در نرده ها و به شکلی که راحت تر برای بستن اشیا یا برای حمل جریان الکتریکی استفاده می شود.
a telegram
برای ارسال پیام یا پول از طریق تلگراف
برای اتصال یا بستن با سیم
شخص یا مکانی که سیم کشی شده است به طور مخفیانه مجهز به دستگاه الکتریکی است که صداهایی مانند مکالمات را ضبط می کند
A person or place that is wired is secretly equipped with an electric device that records sounds such as conversations
یک تکه فلز نازک بلند که می توان آن را خم کرد یا برای نگه داشتن اشیا به هم استفاده کرد
یک قطعه فلز نازک بلند که می تواند سیگنال یا برق را حمل کند
یک سیستم الکترونیکی برای ارسال پول از یک حساب بانکی به حساب دیگر
قطعه ای از تجهیزات الکترونیکی که شخصی می پوشد تا دیگران بتوانند مخفیانه به مکالمه او گوش دهند، به خصوص زمانی که سعی می کنند کسی را فریب دهند.
a piece of electronic equipment that someone wears so that other people can secretly listen to their conversation especially when trying to trick someone
اگر چیزی به پایان برسد، تا آخرین لحظه ممکن مشخص یا تصمیم گیری نشده است
یک سیم پیچ از سیم مسی
wire mesh
توری اهنی
یک حصار سیمی بلند مجموعه را احاطه کرده است.
یک سبد سیمی
جعبه را با سیم زنگ زده بسته شده بود.
electrical wires
سیم های برق
تار عنکبوت از سیم های بالای سر ناخوشایند
سیم های تلفن قطع شده بود.
یک خبرچین پلیس مخفی که سیم بسته بود
سه زندانی با خزیدن زیر سیم فرار کردند.
سیمی فرستادیم و از او خواستیم به ما ملحق شود.
به نظر می رسد سیم هایمان را قطع کرده ایم. فکر کردم سه شنبه میای
پرونده ها درست زیر سیم رسید و ما ضرب الاجل را تعیین کردیم.
وارد زیر سیم شدیم.
کیک ها را روی توری سیمی خنک کنید.
حتما سیم ها نباید اینطوری نشون بدن؟
سیم بین دو قطب کشیده شد.
رخت آویز سیمی
فرش ها را روی سیم های برق قرار ندهید.
به آن سیم دست نزنید این زنده است.
سیم را از ساعت جدا کرد.
برقکار یک سیم از آشپزخانه به اتاق خواب کشید.
سیم به یک پین در دوشاخه وصل شده بود.
مراقب سیم های خالی باشید.
overhead electricity wires
سیم های برق بالای سر
جریان الکتریکی به سمت پایین سیم
متوجه شدم که از روی انبوهی از سیم ها و کابل ها زمین خوردم.
There were wires trailing everywhere.
همه جا سیم هایی دنبال می شد.
این سیم کجا می رود؟
پشت سیم، زندانیان در حال ورزش بودند.
سیم محیط را بریدند و فرار کردند.
cord
طناب
رشته
کابل
خط
توری
lace
رهبری
strand
خم شدن
lacing
سیم پیچ
نخ
flex
ریسمان
coil
لیگاتور
thread
دستفروش
twine
تانگ
ligature
ارتباط دادن
yarn
باند
filament
کراوات
hawser
خط قدرت
thong
کابل سقفی
سیم بالای سر
نوار
سیم کشی
الزام آور
overhead cable
کابل برق
overhead wire
بند
فیبر آمریکا
cording
fibreUK
binding
strap
fiberUS
fibreUK
unwire
باز کردن سیم