destruction

base info - اطلاعات اولیه

destruction - تخریب

noun - اسم

/dɪˈstrʌkʃn/

UK :

/dɪˈstrʌkʃn/

US :

family - خانواده
destroyer
ناوشکن
indestructible
نابود نشدنی
destructive
مخرب
destroy
از بین رفتن
destructively
به صورت مخرب
destruction
تخریب
google image
نتیجه جستجوی لغت [destruction] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • devastation


    ویرانی

  • ruin


    خراب کردن

  • elimination


    حذف

  • ruination


    تباهی

  • wreckage


    خرابه

  • abolition


    لغو

  • demolition


    تخریب

  • dismantling


    برچیدن

  • downfall


    سقوط

  • defacing


    مخدوش کردن

  • demolishment


    پایان

  • end


    از بین بردن

  • extirpation


    درهم شکستن

  • shattering


    خرد کردن

  • smashing


    متلاشی شدن

  • crushing


    تسطیح ایالات متحده

  • disintegrating


    سطح بندی انگلستان

  • levelingUS


    ویرانگر

  • levellingUK


    با خاک یکسان کردن

  • ravaging


    غارت

  • razing


    لغو کردن

  • spoiling


    ویران کردن

  • spoliation


    سوختگی

  • undoing


    خسارت

  • wrecking


    مرگ

  • blighting


    تغییر شکل


  • قطع کردن


  • desolation


  • disfigurement


  • felling


antonyms - متضاد
  • inception


    شروع

  • commencement


    ایجاد


  • استقرار


  • اصل و نسب


  • قانون اساسي


  • افتتاح

  • constitution


    ابتدایی بودن

  • inauguration


    تشکیل

  • incipience


    پایه

  • incipiency


    تاسیس

  • initiation


    روایت آفرینش در انجیل


  • راه اندازی


  • تولد

  • founding


    نوپا بودن

  • genesis


    شروع کنید

  • kickoff


    منشاء


  • ابتدا

  • nascence


    سپیده دم

  • nascency


    منشأ


  • نقطه شروع


  • ولادت


  • ساخت و ساز

  • origination


    خروج، اورژانس

  • outset


  • dawn


  • provenance


  • provenience


  • starting point


  • nativity



  • emergence


لغت پیشنهادی

blunder

لغت پیشنهادی

breath

لغت پیشنهادی

agitated