word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
نشان دادن دوست داشتن یا دوست نداشتن غیر منطقی برای یک فرد بر اساس نظرات شخصی.
-
showing an unreasonable preference or dislike based on personal opinion.
نشان دادن ترجیح یا عدم علاقه نامعقول بر اساس نظر شخصی.
-
preferring or disliking someone or something more than someone or something else. in a way that means that they are treated unfairly.
ترجیح دادن یا دوست نداشتن کسی یا چیزی بیش از کسی یا چیز دیگری. به گونه ای که به این معنی است که با آنها ناعادلانه رفتار می شود.
-
ارائه نتایجی که دقیق نیستند زیرا اطلاعات به درستی جمع آوری نشده است.
example - مثال
-
بسیاری از مردم فکر می کنند که بیشتر روزنامه ها نسبت به یک حزب سیاسی خاص تعصب دارند.
-
لیورپول فقط بازی را باخت چون داور مغرضانه بود.
-
رئیس جمهور از مطبوعات غربی به دلیل دیدگاه های مغرضانه آنها انتقاد کرد.
-
واضح است که اکثر کمیته ها به نفع حزب کارگر مغرضانه هستند.
-
His account of the situation was very biased and you should check your facts before making a judgment.
روایت او از وضعیت بسیار مغرضانه بود و شما باید قبل از قضاوت حقایق خود را بررسی کنید.