still
still - هنوز
adverb - قید
UK :
US :
زمانی استفاده می شود که می گویند چیزی مانند قبل است یا هنوز اتفاق نیفتاده است
علیرغم آنچه اخیراً گفته شده یا انجام شده است
not moving
بی حرکت
ساکت و آرام
not windy
باد نیست
یک نوشیدنی ساکن گاز ندارد
عکس صحنه ای از یک فیلم
قطعه ای از تجهیزات برای تهیه نوشیدنی های الکلی از غلات یا سیب زمینی
برای توقف حرکت، یا وادار کردن چیزی به حرکت متوقف شود
اگر صدایی خاموش شود یا خاموش شود، متوقف می شود
اگر شک یا ترس از بین برود، ضعیف تر می شود یا از بین می رود
ادامه اتفاق یا ادامه انجام شدن
با وجود آن
به درجات حتی بیشتر یا حتی بیشتر
ماندن در همان موقعیت؛ بی حرکت
نوشابه ای است که گازدار نباشد (= با حباب)
برای اینکه چیزی حرکت نکند یا آرام تر شود
عکسی از یک اکشن در یک فیلم
زمانی که ساکت و آرام است
قطعه ای از تجهیزات مورد استفاده برای تولید الکل
تا کنون یا تا زمان خاصی ادامه دارد
بی حرکت؛ ماندن در همان موقعیت
quiet; silence
ساکت؛ سکوت
در سن 50 سالگی، مارلین هنوز یک زن زیبا بود.
زیرا از دیدگاه من هنوز یک شکست کامل است.
Though employment growth is down the area is still attracting health care high tech, banking and sports-related industries.
اگرچه رشد اشتغال کاهش یافته است، اما این منطقه همچنان در حال جذب صنایع بهداشتی، فناوری پیشرفته، بانکداری و صنایع مرتبط با ورزش است.
هر بار که می چرخید، روح نیز می چرخید و همچنان پشت سر او بود.
او پنج سال است که زبان فرانسه می خواند و هنوز نمی تواند به این زبان صحبت کند.
من هنوز گیج هستم. بازم توضیح میدی؟
آیا هنوز با آن مردی که در مهمانی هدر ملاقات کردید بیرون می روید؟
او هنوز آن ماشین قدیمی زنگ زده را دارد.
من خیلی خوشحالم که همه شما هنوز زنده و سرحال هستید.
بلیط برای اجرای ساعت 8 همچنان موجود است.
او هنوز خیلی جوان است و چیزهای زیادی برای یادگیری دارد.
او هنوز شانس کسب عنوان قهرمانی را دارد.
اگر هفته آینده همچنان به کمک نیاز دارید، با من تماس بگیرید.
من ماه گذشته برای آنها نامه نوشتم و هنوز منتظر پاسخ هستم.
هنوز زمان برای تغییر نظر وجود دارد.
اگرچه او صادقانه قول داد که بیاید، اما من هنوز فکر نمی کردم که بیاید.
همه جا را گشتیم اما هنوز پیدا نکردیم.
هوا سرد و مرطوب بود. با این حال، به ما خوش گذشت.
می دانم که منطقی نیست، اما هنوز به شدت احساس گناه می کنم.
او مجروح شده بود اما هنوز می توانست نقاشی کند.
روز بعد هنوز گرمتر بود.
اگر بتوانید دو بلیط تهیه کنید، باز هم بهتر است.
هنوز خبرهای بد دیگری در راه بود.
هنوز روزهای اولیه ما نمی دانیم که آیا نمایشنامه موفق خواهد شد یا خیر.
No explanation was offered, still less an apology.
هیچ توضیحی ارائه نشد، حتی یک عذرخواهی.
او خیلی خجالتی است که از یک غریبه وقت بپرسد، خیلی کمتر با اتاقی پر از مردم صحبت کند.
من 12 سال است که بازی می کنم اما هنوز برای رفتن به تمرین هیجان زده هستم.
هنوز خیلی زود است که بگوییم این چگونه پایان خواهد یافت.
آیا هنوز در همان آدرس زندگی می کنید؟
این فیلم مورد علاقه من بود و هنوز هم هست.
Mum, I'm still hungry!
مامان، من هنوز گرسنه ام!
I'm still hungry.
من هنوز گرسنه هستم.
من هنوز نوشتن مقاله ام را تمام نکرده ام.
هنوز خبری از گروگان ها نیست.
آیا هنوز برای دولت کار می کنید؟
امید در حال محو شدن است که کودک گمشده هنوز زنده است.
هنوز فرصت داریم تا قبل از شروع فیلم به سینما برسیم.
شما ممکن است کاری که او انجام داده را تایید نکنید، اما او همچنان برادر شماست.
میدونم که دوستش نداری، اما باز هم مجبور نیستی اینقدر با او بی ادبی کنی.
calm
آرام
peaceful
صلح آمیز
serene
ارام
tranquil
صاف
placid
ساکن
بدون مزاحمت
stilly
هالسیون
undisturbed
صلح جو
halcyon
ناآرام
pacific
بدون مشکل
restful
آرکادی
unruffled
پایین
untroubled
ساکت شد
arcadian
ویس
lown
در حال استراحت
quieted
مرگ مانند
whist
مرگبار
هنوز مرگبار
deathlike
ساکت
deathly
خفیف
deathly still
ملایم
بی حرکت
hushed
آرام بخش
mild
آرامش بخش
gentle
سرد شده
relaxed
motionless
sedate
soothing
chilled
unperturbed
restless
بی قرار
clamorous
پر سر و صدا
خشن
turbulent
آشفته
agitated
پر شور
boisterous
هم زده
stirred
وحشی
unsettled
حمله ای
طوفانی
paroxysmal
پر باد
tempestuous
مختل
blustery
شدید
disturbed
ناپایدار
ferocious
غوغا کردن
fierce
برآمده
inclement
متلاطم
unstable
مخرب
مواد منفجره
blustering
سنگین
bumpy
خشمگین
choppy
نقش آفرینی
destructive
طوفان
explosive
رعد و برق
فعال
raging
roily
stormful
storming
stormy
thunderous