ghost
ghost - روح
noun - اسم
UK :
US :
روح یک مرده که برخی از مردم فکر می کنند می توانند آن را در مکانی حس کنند یا ببینند
خاطره یا تأثیر کسی یا چیز بدی که در گذشته زندگی، وجود داشته یا اتفاق افتاده است
تصویر دومی که روی صفحه تلویزیون یا کامپیوتر واضح نیست
موجودی بدون بدن فیزیکی، مانند فرشته یا روح
تصویری از یک مرده که شخصی برای مدت کوتاهی ناگهان می بیند
روحی که مردم نمی توانند ببینند، که اشیا را پرتاب می کند یا اشیا را به اطراف حرکت می دهد
یک روح
تصویری ترسناک و نامشخص از یک مرده
a ghost especially a frightening one
یک روح، به خصوص یک روح ترسناک
نوشتن چیزی به عنوان یک نویسنده ارواح
people who are listed as workers on a company’s books and PAYROLL, but who do not do any work for the company
افرادی که به عنوان کارگر در دفاتر و حقوق و دستمزد یک شرکت ذکر شده اند، اما هیچ کاری برای شرکت انجام نمی دهند.
برای نوشتن چیزی به عنوان یک GHOSTWRITER
the spirit of a dead person sometimes represented as a pale almost transparent image of that person that some people believe appears to people who are alive
روح یک فرد مرده، گاهی اوقات به عنوان تصویری کم رنگ و تقریبا شفاف از آن شخص نشان داده می شود که برخی معتقدند برای افرادی که زنده هستند ظاهر می شود.
یک خاطره، معمولاً از چیزی یا کسی بد
کتاب، مقاله و... بنویسند تا شخص دیگری به نام خودش منتشر کند
برای پایان دادن به یک رابطه ناگهانی با کسی با قطع ارتباط با او
برای حرکت به جایی آرام، سریع و بی سر و صدا
the spirit of a dead person imagined as visiting the living and usually appearing as a pale almost transparent form
روح یک مرده به عنوان دیدار از زنده تصور می شود و معمولاً به صورت رنگ پریده و تقریباً شفاف ظاهر می شود
سن خواکین فقط یک روح است.
در آن نقطه بیشتر یک روح بود تا یک مرد، در جایی که در گونی خاکستری به نظر می رسید ایستاده بود و می لرزید.
آیا فکر می کنید او یک روح دیده است؟
اگرچه او یک روح نبود، اما هنوز آنقدر میترسید که آن دست کوچک و لرزان را لمس کند.
ستارگان راه را نشان دادند، اما کمرنگ، مانند لامپ های کنار جاده ای برای ارواح.
آیا داستان های خوب ارواح می شناسید؟
آیا به ارواح اعتقاد دارید؟
آنها می گویند که روح کاپیتان هنوز در اسکله وجود دارد.
هندوها معتقدند که ارواح از آتش می ترسند.
آکلی گفت که شبح می توان شنید که در نیمه های شب از پله ها بالا و پایین می رود.
ما خوش شانسیم که این روح یک بچه است.
آیا به ارواح اعتقاد دارید (= باور کنید که آنها وجود دارند)؟
روح پدرش برای تعقیب او برگشته بود.
او طوری به نظر می رسید که انگار یک روح دیده است (= بسیار ترسیده به نظر می رسید)
شکارچیان ارواح تاکنون چیزی پیدا نکرده اند.
شبح یهود ستیزی هنوز اروپا را فرا گرفته است.
شبحی از لبخند روی صورتش بود.
شبح شانسی نداری (= شانسی نداری).
وقتی کارش به پایان رسید، سایه ای از خود سابقش شد.
ماشین من بالاخره روح را تسلیم کرد.
یک کشیش برای جن گیری روح فراخوانده شد.
وقتی از ماشین خراب شده بیرون میرفت، مثل یک روح رنگ پریده به نظر میرسید.
گفته می شود که شبح مردی که به دار آویخته شده، خانه را تسخیر کرده است.
آیا به ارواح اعتقاد دارید؟
گفته می شود این باغ ها توسط روح کودکی که در رودخانه غرق شده است، تسخیر شده است.
شبح دیکتاتور پیر هنوز پابرجاست.
یکی از دوستان نویسنده او زندگی نامه یک جوکی را به صورت شبح می دید.
بیشتر ستون های روزنامه ریگان برای او شبح شده بود.
باید بهش پیام بدم یا فقط روح؟
I couldn't understand why I'd been ghosted.
نمیتوانستم بفهمم چرا شبح شده بودم.
آنها از دروازه بزرگ عبور کردند و در سراسر پارک ارواح دیدند.
مهاجم بزرگ با شبح به تیرک عقب رفت و گلزنی کرد.
داستان های زیادی در مورد ارواح وجود دارد.
phantom
فانتوم
روح
spectreUK
spectreUK
spook
ترساندن
wraith
wraith
apparition
ظهور
phantasm
خیال
سایه
پیشگام
چشم انداز
revenant
یال ها
ایدولون
manes
بازدید کننده
eidolon
بوداخ
visitant
ابله
bodach
بوژی
bogey
احمق
bogie
خیال پردازی
duppy
توهم
fantasm
هت کردن
hallucination
خالی از سکنه
hant
متریال سازی انگلستان
haunt
تحقق ایالات متحده
materialisationUK
poltergeist
materializationUS
حضور
poltergeist
specterUS
جن
specterUS
آتوآ
sprite
کیهوا
atua
kehua